اختلال شخصیت نمایشی چیست؟

یاسمن سی و دو سال دارد، متاهل و بیکار است. او از خلق پایین و از عدم لذت از فعالیت های روزمره رنج می برد. او در جلسه ی اول چندین بار تاکید کرد که نزد چندین روانپزشک رفته، اما نتوانسته آمد درد او را بفهمند و به او کمک کنند. یاسمن آنها را افرادی سطحی و خسته کننده می دانست که چیزی جز تجویز داروی ضد افسردگی بلد نبودند، چیزی که درد او را درمان نکرده بود. توقع او از یک روانپزشک خوب، فردی بود که هر وقت خواست وقتش را در اختیار او بگذارد و هر زمان که احساس نیاز کرد، در دسترس باشد. او از درمانگر توقع داشت متوجه منحصر به فرد بودن و خاص بودن او باشد و تاکید کرد که او به ویژه از رفتارهای محبت آمیز غیر صمیمانه روان پزشکان ناراحت شده بود. او فکر می کرد محبت های آنها تصنعی است و نگرش های محبت آمیز آنها دیری نمی پاید و پس از چند جلسه از بین می رود. در بسیاری از مواقع چنین چیزی موجب شده بود او ناگهان درمان را نیمه کاره رها کند.

یاسمن از خلق پایین و فقدان لذت در زندگی رنج می برد، با این حال تاکید کرد که خلق او بی ثبات است و می تواند در بسیاری موقعیت های شادی، شوخی، بازی و شیفتگی را تجربه کند. او اصرار داشت که بیش تر مواقع دوستانش رفتار تاثیر گذار و فریبنده ی او را تحسین می کنند. با این حال تنها فردی که به صورت غیر مشروط به او علاقه مند است و به او عشق می ورزد، شوهرش است. به رغم زندگی جنسی ناخوشایند از همان آغاز ازدواجشان در ده سال پیش، یاسمن اظهار داشت که شوهرش همواره به او توجه داشته و همسری وفادار بوده است.

یاسمن نشانه های جسمی مثل سرگیجه، حالت تهوع، تپش قلب و ترس از غش کردن که برخی مواقع به حمله پانیک در او منجر شده بود، رنج می برد. حمله ی پنیک او به ویژه در مواقعی پس از تعامل او با افرادی که آنها را بی توجه، بسیار انتقادگر و بی عاطفه می نامید، رخ داده بود. او همچنین از شلوغ بازی در آوردنش همراه با رفتارهای پرخاشگرانه و مرعوب کننده سخن گفت و اظهار داشت هنگامی که احساس می کند مورد تحقیر و انتقاد و بی توجهی قرار گرفته، دست به این رفتارها می زند. افراد دچار اختلال شخصیت نمایشی با رفتارهای بسیار نمایشی و خودنمایی هیجانی شناخته می شوند. اشتیاق شدید این افراد به مهر و محبت و توجه دیگران، آنها را به سمت رفتارهای خود مرکز بینی و اغواگری و فریبندگی سوق می دهد، بدون آنکه ملاحظه ی تاثیری را که بر دیگران می گذارند، بکنند. اختلال شخصیت نمایشی با نیاز فرد در مرکز توجه بودن و تلاش مداوم برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران تشخیص داده می شود. افرادی که اختلال شخصیت نمایشی دارند غالباً متوجه نیستند که ممکن است دیگران رفتارهای آنها را سطحی، افراطی یا فریبکارانه تلقی کنند، و به طور کلی خودشان را چنین افرادی نمی دانند. چنین چیزی غالباً به مشکلات بین فردی منجر می شود و موجب تخریب روابط و دست به گریبان بودن با خشم و افت خلقی می گردد که آن را به عوامل بیرونی نسبت می دهند. چنین الگویی برای درمانگر نیز به نمایش گذاشته می شود و موجب کند شدن روند درمان می گردد. افرادی که دچار اختلال شخصیت نمایشی هستند در ظاهر تمایل خود را به درمان نشان می دهند، اما از آنجا که افرادی بسیار فریبنده و از نظر هیجانی بسیار ناپایدار هستند و به راحتی احساس ناامیدی می کنند و پریشان احوال می شوند، وارد شدن آنها به روند درمان کار آسانی نیست.

علائم و نشانه های اختلال شخصیت نمایشی

  • به صورت افراطی توجه طلبی دارند.
  • اغواگری و رفتارهای تحریک کننده دارند.
  • تغییر سریع هیجانات سطحی
  • استفاده از جذابیت ظاهری برای جلب توجه
  • گفتار پر آب و تاب اما فاقد جزئیات به نمایش می گذارند.
  • اگر در موقعیت هایی که احساس می کنند در مرکز توجه قرار ندارند، احساس ناراحتی می کنند.
  • به آسانی تحت تاثیر دیگران و محیط قرار می گیرند و روابط را بیش از آنچه واقعیت داشته باشد، صمیمانه فرض می کنند.
  • ناراحتی از فقدان توجه و اغواگری جنسی یا رفتارهای تحریک کننده نامناسب

افراد دچار اختلال شخصیت نمایشی بر این باور دچار هستند که وجود دیگر افراد فقط به خاطر این است که در خدمت آنها باشند و آنها را تحسین کنند. بیماران دچار اختلال شخصیت نمایشی به طور افراطی راهبردهای خودنمایی، پرحرفی و تاثیر گذاری را در خود رشد داده اند، چیزی که به قیمت فقدان تامل و تفکر، کنترل خود و قاعده مند در آنها تمام شده است. بیماران نمایشی غالباً دچار هیجانات ناپایدار هستند و به آسانی دچار ناامیدی و ملال و بی انگیزگی می شوند و غالباً مشکل در تمرکز دارند. همچنین بیماران اختلال شخصیت نمایشی به صورت افرادی با نیاز افراطی به تایید و اطمینان جویی نیز تعریف شده آمد.

یکی از باورهای بنیادین افراد دچار اختلال شخصیت نمایشی این است که آنها قادر به تامین نیازهایشان نیستند و بنابراین برای بقا نیاز به حمایت دیگران دارند. البته چنین باوری می تواند باوری سالم در جهت ساخت روابط با دیگران به عنوان بخشی از روند تکاملی برای جلوگیری از انزوای اجتماعی انسان باشد. افراد افسرده عمدتاً درباره ی اینکه چگونه کارشان به اینجا کشیده و چرا چنین احساسی دارند، به نشخوار فکری می پردازند. افراد دچار اختلال وابسته به دنبال چسبیدن به فردی هستند که از آن ها مراقبت کند و در عوض مطیع مراقبت کنندگان خود می گردند. افراد دچار اختلال شخصیت نمایشی هیچ چیز را غیر قطعی باقی نمی گذارند و به طور مداوم تلاش می کنند با رفتارهای نمایشی، نمایش خود و هیجانات شأن و سرگرم کردن دیگران رابطه ی آنها با خودشان را حفظ کنند و از برآورده شدن نیازشان به دلبستگی اطمینان یابند. این افراد با باور به اینکه توجه و تأیید مداوم دیگران برای حفظ بقای آنها حیاتی به شمار می رود، سعی دارند هر آنچه انجام می دهند، دیگران تایید کنند. تایید طلبی این افراد از ترس آنها از طرد شدن نشئت می گیرد. از آنجا که هر نشانه ای از طرد شدن برای این افراد فاجعه آمیز است و حتی در زمانی که افراد طرد کننده، افراد مهمی به شمار نمی روند، احساسات منفی نیرومندی را در آنها بر می انگیزد. چنین چیزی ممکن است به شکل گیری یک چرخه ی معیوب منجر شود؛ چنان که ممکن است این افراد در صورت عدم دریافت تایید، دست به رفتارهای پرخاشگرانه بزنند.

انسانها تلاش می کنند بر اساس مراحل رشدی شأن در دوران کودکی، محیط کنونی شأن را درک و تجربیات شأن از آن را به نحو معناداری سازمان دهی نمایند تا بتوانند به طور مناسب و متناسب رفتار کنند. باورهای بنیادین افراد دچار اختلال شخصیت نمایشی درباره ی بی کفایتی خود منجر به شکل گیری باورهای میانجی با تمرکز بر توجه و تأیید و ترس از عدم تایید می گردد تا بدین ترتیب باور به بی کفایتی شأن از طریق توجه و تأیید دیگران خنثی گردد. باورهایی که نیاز به توجه را به عنوان یک نیاز فوری چهارچوب بندی می کنند، عبارتند از: (( اگر من بقدر کافی نمایشی یا فریبنده باشم، توجه مورد نیازم را به دست می آورم.)) این باور را تقویت می کند که (( طرد شدن یا عدم تایید نشان می دهد که من فردی بی ارزش، بی کفایت و دوست نداشتنی هستم)) این باور را تقویت می کند که (( طرد شدن به طرز وحشتناکی حقارت بار و غیر قابل تحمل است)). حساسیت زیاد نسبت به احتمال طرد شدن توسط این فرض که (( اگر در مرکز توجه نباشم، به طور حتم مورد طرد یا ترک شدن قرار می گیرم)) فعال می گردد. وقتی این باورها و باورهای میانجی بارها و به آسانی در همه ی تعاملات اجتماعی فعال می گردند، افراد دچار اختلال شخصیت نمایشی خود را مجبور می یابند که در بیشتر موقعیت ها، اگر نگوییم همه ی موقعیت ها، برای دیگران نمایش اجرا کنند. 

مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده

مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان

مطالب مرتبط

نتیجه‌ای پیدا نشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
Call Now Button