همه روزه در روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون و دیگر وسایل ارتباط جمعی داخلی و خارجی با تیترهای درشت مشکلات مختلف اعتیاد روبرو هستیم. از صدا و سیما هفتهای نیست که در این باره خبری پخش نشود. آمارهای منتشره از سوی سازمانهای بینالمللی، به خصوص سازمان بهداشت جهانی، کمیته کنترل جهانی مواد مخدر و سازمان یونسکو حاکی از افزایش فزاینده مصرف این مواد در سطح جهان است. در این مورد تنها تفاوت مشهود در بین کشورها مربوط به ردههای سنی مختلف و الگوی مصرفی آنهاست. واضح است که گسترش چنین روندی بر پیکر بنیادهای اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی یک جامعه ضربه میزند و آن را از درون پوک و پوسیده میکند. نتیجه چنین فرایندی اضمحلال نوجوانان و جوانان یعنی نیروهای مولد آینده کشور است. چنان مشکلی امروزه آنچنان نمود یافته که هیچ کشوری نمیتواند خود را از آن کاملاً مصون دارد.
یکی از مشکلات عمدهای که نسل نوجوان و جوان کشور را تهدید میکند، تمایل و گرایش آنها به مواد مخدر است. این مشکل ممکن است به صورت یک پدیده سیاسی مطرح باشد که اثر سوء و تخریبی آن در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه اثر شگرفی بر جا می گذارد و برای فرد هم مشکلات روانی و تربیتی خاصی دارد. مطابق آمار و ارقام اعلام شده، تعداد دانش آموزان کشور بیش از ۱۸ میلیون نفر است. از سوی دیگر آمار معتادان کشور در منابع و مأخذ داخلی و خارجی به طور تقریب یک و نیم تا دو درصد جمعیت کشور است.
در ایران برای تولید کنندگان این نوع مواد شدیدترین مجازات، حتی مجازات مرگ و برای مصرف کنندگان زندانهای طولانی در نظر گرفته شده است، ولی با وجود اینکه، شدت مجازات برای تولید کنندگان و مصرف کنندگان مواد مخدر وجود دارد همه ساله بر تعداد معتادان افزوده میشود. در بسیاری از کشورها نیز وضع بدتر است. چنانچه میزان جنایت از این طریق را در کشور آمریکا مد نظر قرار دهیم در مییابیم که فقط در بین ۴/۳ جمعیت آمریکا ۱۸۲۹۵۹ نفر در سال ۱۹۶۹ به علت سرپیچی از قوانین مربوط به مواد مخدر دستگیر و زندانی شدهاند. این رقم در سال ۱۹۷۱ به ۴۵۵۶۵۶ نفر رسیده است و نکته قابل توجه اینکه حدود ۲۲ درصد از آنها کمتر از ۱۸ سال و ۵۲.۲ درصد کمتر از ۱۲ سال و در نهایت ۷۸ درصد آنها کمتر از ۲۵ سال داشتند.
در فرهنگ عمید واژه اعتیاد عبارت است از: عادت کردن، خو گرفتن، حالتی که به علت مداومت در استعمال بعضی داروها از قبیل تریاک، مورفین، هروئین، حشیش و الکل در انسان پیدا شود.
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۶۹ درباره واژه اعتیاد میگوید، هر مادهای که وارد بدن موجود زنده شود و موجب تغییر و تعدیل خاصیت و عمل موجود زنده گردد اعتیاد نام دارد.
وسعت و دامنه این تعریف شامل مواد و داروهای ساده و برطرف کننده درد مانند آسپرین، انواع ویتامینها و آنتی بیوتیکها که در درمان عفونتها مصرف دارند، نمیباشد. در اینجا تنها از موادی گفتگو میشود که ویژگیهای مشترکی دارند و برای توصیف موارد زیر به کار میروند:
۱_ مواردی که در تجربیات ذهنی فرد تغییراتی به وجود آورند و در نهایت موجب تغییراتی در احساس، ادراک، شعور و رفتار فرد گردند.
۲_ مواردی که حالتهای جدی و شدید وابستگی و اعتیاد را موجب گردند.
صاحب نظران درباره اعتیاد تعاریف مختلفی دارند، از جمله اعتیاد را عبارت از تعلق و تمایل غیر طبیعی و مداومی میدانند که فرد نسبت به ماده مخدر یا محرک پیدا میکند.
اعتیاد از دیدگاه طب تعریفی دارد مبنی بر اینکه کلمه اعتیاد وابستگی به داروست. یعنی اینکه انسان بر اثر کاربرد نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا میکند، طوری که بر اساس دستیابی و مصرف دارو احساس آرامش و لذت به او دست میدهد و نرسیدن دارو خماری، دردهای جسمانی، احساس ناراحتی و عدم تامین را به دنبال دارد.
مبدا شناخت مواد مخدر توسط انسان مشخص نیست، ولی از مطالعه آثار گذشتگان چنین استنباط میشود که آنها با خصوصیات اینگونه مواد آشنا بودهاند. خصوصاً در اشعار «هومر» و آثار نوشتههایی که از دوره باستانی باقی مانده است و در طرحهایی که بر روی طرحهای گلی و نقاشیهای روی سنگها به دست آمده تصویر گور از بوته های شقایق و خشخاش حکایت دارد. بعضیها بر این عقیده اند که چون سران مغول از عصاره خشخاش استفاده میکردند، امکان دارد این مواد از طریق آنها به ایران آمده باشد؛ همچنین اعتقاد بعضیها نیز بر این است که پس از مصر باستان کشور هندوستان قدیمیترین سرزمینی است که مواد مخدر در آن رواج داشته است، لذا در حمله نادرشاه به آن سرزمین این مواد به عنوان تحفه به ایران انتقال یافته است.
در گذشته استفادههای طبی از عصاره تریاک به عمل میآمد طوری که ابن سینا مطالعاتی در زمینه تریاک انجام داده بود و قبل از وی نیز در قرن سوم محمد بن زکریای رازی در این باره مطالعاتی داشته است.
زمینه ی اعتیاد
تحقیقات تاریخی و مردم شناختی گویای آن است که مواد مخدر را صرفاً بزرگسالان استفاده میکردند و نوجوانان و جوانان بدان روی نمیآوردند اما بعدها که هروئین، مورفین و کوکائین تولید و توزیع گردید، نوجوانان و جوانان به آن گرایش پیدا کردند. در دهه ۱۹۶۰ تعداد معتادان به قدری کم بود که توجه انسان را به خود جلب نمیکرد، اما با گذشت یک دهه یعنی دهه ۱۹۷۰ استفاده از انواع مواد مخدر در جوانان شیوع یافت طوری که این مسئله به یک معضل جهانی تبدیل شد و موج آن همانند امواج صوتی کلیه قارهها را در بر گرفت. در بعضی مواقع ابتلا به مواد مخدر ممکن است بر اثر برخورد دائمی یا اتفاقی فرد و مشاهده وسایل و لوازم اعتیاد باشد که کنجکاوی و انگیزه آزمایش و خطا را در انسان ایجاد میکند. بررسیهای صورت گرفته عواملی را در این باره دخیل میدانند مانند : سردی روابط پدر پسری، نزاعهای والدین، فقر خانواده، مشکلات روانی فرد، مشکلات جسمی و جنسی فرد، بیکاری، در دسترس بودن مواد مخدر و رشد صنعتی که موارد مذکور با ابتلای فرد به مواد مخدر همبستگی مستقیمی دارد.
شروع اعتیاد در افرادی که زمینه دارند با کشیدن سیگار شروع میشود، سیگار کشیدن مقدمهای جهت ابتلای نوجوانان و جوانان به مواد مخدر است. تحقیقات صورت گرفته نشانگر آن است که اکثر معتادان در ابتدا از سیگار شروع کردهاند و سرانجام به کشیدن مواد مخدر به صورت یک اعتیاد عادت کردهاند. به عبارت دیگر، سیگار کشیدن مقدمهای برای اعتیاد فرد به مواد مخدر است طوری که بین ابتلا به مواد مخدر و کشیدن سیگار رابطه مستقیمی وجود دارد.
آگاهی داشتن نوجوانان و جوانان از اعتیاد و نحوه ی شکل گیری آن باعث انتخاب آگاهانه تری میشود و از طرفی اطلاعات داشتن والدین از بحث اعتیاد و شناخت نشانه های اعتیاد در پیشگیری و درمان بسیار مفید و کمک کننده خواهد بود.
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان