فرهنگ نامه های مختلف فارسی و انگلیسی واژه ی «افت» را کمبود، نقصان، کاهش کمیت یا مقدار معنا کردهاند و برای افت تحصیلی نیز تعاریف گوناگونی ارایه شده است.منظور از افت تحصیلی این است که ظرفیت یادگیری دانش آموز در هنگام تحصیل بعد از یک دورهی موفقیت تحصیلی به تدریج کاهش یافته و یا تکرار پایه ی تحصیلی داشته باشد و به طور کلی نمرات او نسبت به ماه قبل یا سال های قبل سیر نزولی محسوسی را نشان بدهد.
هر ساله منابع انسانی و اقتصادی فراوانی از جامعه به واسطهی افت تحصیلی، تجدیدی و مردودی دانش آموزان به هدر میرود. طبق گزارش وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۷۸، خسارات ناشی از افت تحصیلی دانش آموزان سالانه بالغ بر ۸۰۰ میلیارد ریال است. کمبود اعتبارات مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش باعث می شود امکانات آموزشی مناسب و کافی در اختیار معلمان و دانش آموزان قرار نگیرد و در نتیجه بسیاری از دانش آموزان دچار مشکلات تحصیلی یا افت تحصیلی می شوند و افت تحصیلی نیز خسارت های هنگفتی را بر اقتصاد ملی وارد می سازد.از بین بردن این چرخه ی معیوب در وزارت آموزش و پرورش بسیار مهم است و نیاز به نگاه همه جانبه و برنامه ریزی های کلان دارد.
آسیب های روانی ناشی از افت تحصیلی در دانش آموزان نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بسیاری از دانش آموزان شکست خورده احساس حقارت می کنند و خود را ضعیف می پندارد. ماه جامعه، والدین و مربیان نیز به آن ها توأم با سرزنش و تحقیر است. اگر این حس ناخوشایند و خودپنداره ی ضعیف در آن ها ادامه یابد، اعتماد به نفسشان به تدریج کم شده و در معرض افسردگی و سایر مشکلات روانی قرار می گیرند.
بسیاری از دانش آموزانی که افت تحصیلی را تجربه می کنند، از درس و مدرسه بیزار می شوند و ناگزیر به ترک تحصیل روی می آورند. این گروه از کودکان و نوجوانان قبل از آن که مهارت ها و آمادگیهای لازم را برای ورود به بازار کار کسب نمایند، ناچارند از طریق مشاغل سطح پایین و با حداقل درآمد امرار معاش کنند. از این رو، نداشتن شغل ثابت، عدم برخورداری از امکانات رفاهی مطلوب، پایمال شدن مزایای شغلی و در نهایت آینده ی شغلی مبهم در انتظار آن هاست. به علاوه کار در محیط های نامناسب شغلی، احتمال بروز بزه کاری ها و رفتارهای ضد اجتماعی را در افراد افزایش می دهد.
افت را می توان به دو دسته ی کمی و کیفی تقسیم نمود. در افت کمی، تعداد و درصد دانش آموزان یک دورهی تحصیلی که به سبب مردود شدن یا ترک تحصیل نتوانستهاند آن دوره را با موفقیت به پایان برسانند، مورد توجه قرار می گیرد در حالی که افت کیفی به معنای نارسایی در رسیدن به هدف های تعیین شده برای یک دورهی تحصیلی است. به عبارت بهتر، هنگامی که فارغالتحصیلان یک دوره ی آموزشی نتوانند به هدفهای تعیین شده برای آن دوره از نظر کسب دانش و مهارت دست یابند، افت کیفی رخ داده است.
میزان شیوع
با توجه به آمار مشکلات تحصیلی کودکان و نوجوانان در ایران (۴۰ تا ۶۰ درصد) و ارتباط مستقیم ای مشکلات با کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموزان، به نظر می رسد میزان افت تحصیلی در دورههای مختلف به ویژه متوسطه چشم گیر باشد.
عوامل مرتبط با افت تحصیلی
افت تحصیلی همانند سایر پدیدههای اجتماعی و انسانی معلول عوامل متعددی است که همانند حلقههای زنجیر با یکدیگر پیوند دارند این عوامل را در یک طبقهبندی کلی به سه دسته ی فردی، خانوادگی و مدرسهای می توان تقسیم نمود مهمترین این عوامل عبارتند از:
۱_ میزان بهره ی هوشی: کمبود هوش و تواناییهای ذهنی، یکی از عوامل مهم در بروز افت تحصیلی است. وراثت و محیط هر دو در تعیین تواناییهای هوشی دخالت دارند. وراثت، دامنه یا حداقل و حداکثر هوش یک فرد را مشخص میکند (به عنوان مثال بین ۸۰ تا ۱۱۰).
در حالی که محیط تعیین می کند که فرد در کجای این دامنه قرار می گیرد. به بیان دیگر اگر فرد از امکانات محیطی و فرصتهای خوب آموزشی برخوردار باشد دارای بهره ی هوشی ۱۱۰ و اگر از شرایط و امکانات یادگیری محروم باشد بهره ی هوشی او ۸۰ خواهد ماند.
۲_ سلامت جسمی: ابتلا به بیماری های جسمی، نقص در رشد و تکامل بدن و از همه مهمتر مغز و بعضی از غدد مترشحه داخلی تأثیر مهمی بر پیشرفت یا افت تحصیلی دارد. (بیماریهایی نظیر گواتر، صرع، تومورهای مغذی و…) علاوه بر این وجود نقص ها یا معلولیت های مهم در قوای یادگیری (نظیر شنوایی، بینایی، گویایی) زمینه را برای کاهش عملکرد تحصیلی فراهم میسازد.
۳_ سلامت روانی: کودکان و نوجوانانی که از مشکلات روانی نظیر افسردگی، اضطراب، وسواس و…رنج میبرند و یا دچار ناسازگاریهای رفتاری هستند در مقایسه با کودکان و نوجوانان عادی افت بیش تری در عملکرد درسی نشان می دهند.
۴_ داشتن هدف و انگیزه: داشتن هدف به ویژه هدفهایی که با نیاز ها، علایق و تواناییهای فرد مطابقت داشته باشد، انگیزه را برای یادگیری و تحصیل تقویت میکند.
۵_ برنامه ریزی و شیوههای صحیح مطالعه: داشتن برنامه ی منظم و هدف دار برای مطالعه از عوامل اصلی و موفقیت به شمار میرود. برنامه باید به گونه ای تهیه شود که متناسب با تواناییهای فرد باشد و برای همهی فعالیت ها و نیازهای او (مطالعه، ورزش، تفریح و استراحت و…) وقت کافی و مناسبی را پیشبینی نماید. بسیاری از دانش آموزانی که افت تحصیلی دارند، با روش ها و عادت های صحیح مطالعه آشنا نیستند یا آن ها را به کار نمیبندند. مطالعه در زمان و مکان نامناسب نیز تمرکز و توجه را مختل کرده و موجب خستگی و دل زدگی دانش آموزان می شود.
از مهمترین عوامل خانوادگی که در بروز افت تحصیلی نقش دارند، به موارد زیر می توان اشاره نمود:
۱_ اختلافات و کشمکش های خانوادگی بین پدر و مادر و سایر اعضای خانواده، خانه را به محیطی ناامن و اضطراب آور مبدل میسازد. این شرایط از یک طرف فرزندان را از داشتن فضای آرام و مناسب برای درس خواندن و از انجام تکالیف محروم می سازد و از سوی دیگر با مشغول ساختن ذهن آن ها، توجه، تمرکز و سطح یادگیری شان را در کلاس درس کاهش میدهد.
۲_ والدینی که درگیر تعارض ها و کشمکش های زناشویی هستند، نمی توانند نظارت دقیقی بر عملکرد درسی و رفتاری فرزندشان داشته باشند. بنابراین احتمال افت تحصیلی و رفتارهای نامناسب اجتماعی در آن ها بیش تر است.
۳_ از نظر محققان، فقر مالی، بیکاری والدین، اشتغال مادران، پر جمعیت بودن خانواده و سطح تحصیلات و فرهنگ والدین به طور مستقیم و غیر مستقیم در افت عملکرد تحصیلی فرزندان نقش دارند.
علاوه بر عوامل فردی و خانوادگی، شرایط آموزشگاهی و آموزشی نیز در افت تحصیلی دخالت دارد. مهمترین متغیرها در این بخش عبارتند از:
۱_ مهارت معلمان در تدریس: کمبود معلمان با تجربه که تسلط علمی لازم را برای تدریس را در رشته ی خود داشته باشند، با روش های تدریس آشنا باشند و بتوانند مفاهیم درسی را متناسب با سطح درک و فهم دانش آموزان به آنها منتقل نماید، در بروز افت تحصیلی نقش مهمی دارد. وجود معلمان کار آزموده کمک مؤثری برای شناسایی به موقع مشکلات و ناتوانی های یادگیری در دانش آموزان است.
۲_ نظارت بر نحوهی انجام تکالیف درسی: اگر معلمان تکالیف درسی دانش آموزان را به طور دقیق و مستمر مورد بررسی و ارزیابی قرار بدهند و موارد نقص تکلیف و نقاط ضعف دانش آموزان را به آن ها گوشزد نمایند، میزان یادگیری به مراتب افزایش مییابد. تراکم جمعیت دانش آموزان در کلاس ها و بی انگیزگی معلمان بر نحوهی نظارت بر تکالیف درسی اثر میگذارد.
۳_ کمبود امکانات آموزشی: نتایج مطالعات نشان میدهد با افزایش تعداد دانش آموزان در کلاس، پیشرفت تحصیلی آن ها کاهش مییابد زیرا میزان تعامل معلم /دانش آموز و مشارکت در فعالیتهای کلاسی در کلاس های پرجمعیت کمتر است. به علاوه امکانات کمک آموزشی، آزمایشگاه ها و کتابخانه های مجهز و فضای فیزیکی مطلوب از نظر نور، وسعت، دما و تزیینات داخلی و…. کیفیت تدریس معلمان و یادگیری دانش آموزان را ارتقاء می دهد.
۴_ محتوای آموزشی: اگر محتوای آموزشی در دورههای مختلف تحصیلی به طور معقول و سنجیده تنظیم شود، پیوستگی مطالب از نظر پیش نیازها رعایت گردد و در نگارش محتوا، سطح دانش و درک و فهم دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد، احتمال بروز مشکلات تحصیلی کاهش خواهد داشت.
۵_ نوع آزمون ها و محتوای سؤالات: اغلب سؤالات امتحانی بر محفوظات و یاد آوری مفاهیم تکیه دارند و هدف های رفتاری که کتاب درسی بر مبنای آن ها تهیه شده، معمولاً مورد غفلت قرار میگیرند. در حالی که اگر سؤالات آزمون ها فرایند های عالی ذهن مانند درک و فهم، به کار بستن و تجزیه و تحلیل را بسنجند، دانش آموزان سعی میکنند مطالب درسی را بادقت و تعمق بیشتری مطالعه کنند و معلمان نیز حفظ طوطی وار مطالب را ملاک یادگیری قرار نخواهند داد.
۶_ مقررات انظباطی: تعیین مقررات و قوانین انظباطی خشک و غیر قابل انعطاف، تهدید ها، توبیخ های علنی در حضور دیگران، تنبیه ها و جریمههای مکرر در مدارس، امنیت عاطفی و روانی دانش آموزان را بهم میزند. و آن ها را کینه توز، انتقام جو و پرخاشگر می سازد. در این شرایط مدرسه به زندانی مبدل میشود که دانش آموزان برای فرار از آن لحظه شماری می کنند.
چگونه می توانیم کمک کنیم؟
۱_ شناسایی و تشخیص زودهنگام مشکلات یادگیری در کودکان و نوجوانان، گام مؤثری در پیشگیری از افت تحصیلی است. مشاهدهی دقیق رفتارها توسط معلمان و مربیان و ارجاع دانش آموزان مشکل دار به مراکز مشاوره، بسیار کمک کننده خواهد بود.
۲_ بسیاری از دانش آموزانی که افت عملکرد درسی دارند، از مسایلی نظیر نداشتن هدف و انگیزه، اعتماد به نفس پایین و اضطراب امتحان رنج میبرند یا با روش های صحیح مطالعه و اصول برنامه ریزی آشنا نیستند. اغلب این مشکلات با راهنمایی های معلمان و مشاوران مدارس و مراکز مشاوره حل شدنی است. مراجعه به مشاور به فرد کمک می کند تا مهارت های تحصیلی خود را ارتقا دهد و تواناییهای لازم را برای حل مسأله و مقابله با شرایط استرس آور بیاموزد.
۳_ در شرایطی که افت نمرات درسی و تغییر رفتار دانش آموز ناشی از وجود مشکلات جدی روحی و روانی است نظیر (افسردگی، اضطراب، وسواس، بیش فعالی، کمبود توجه و…), مشاوره با روان شناسان برای دانش آموز و خانواده وی ضرورت دارد. استفاده از روش های مختلف دارو درمانی و درمان های روانشناختی به صورت همزمان سودمند خواهد بود.
۴_در عین حال که وجود نظم و انضباط و کنترل رفتارهای دانش آموزان در کلاس درس و مدرسه یک امر ضروری و اجتناب ناپذیر است، اما به کار بردن روش های خشونت آمیز و عبارات تحقیر کننده در ایجاد انضباط، نتیجه ی عکس می دهد و احتمال نقض قوانین و سرکشی ها را بیش تر می سازد. تجربه نشان داده است چنانچه مسؤولان مدارس از نظرات، پیشنهادات و همکاری دانش آموزان در ادارهی مدارس استفاده نمایند نه تنها رابطهی محترمانه ی معلم/دانش آموز حفظ می شود بلکه احتمال پای بندی به مقررات هم افزایش می یابد.
۵_ ملاقات مستمر والدین با معلمان فرصت مناسبی را برای تبادل نظر و بررسی مشکلات تحصیلی و رفتاری فرزندان فراهم می سازد.مطمئنا اگر والدین و معلمان از یک زاویه و با یک هدف به مسایل دانش آموزان بنگرند و به جای متهم کردن یکدیگر در جست و جوی راه حل واحدی باشند، سریع تر و مؤثر تر به نتیجه خواهند رسید.
۶_با توجه به ضعف بسیاری از دانش آموزان در روخوانی متن کتاب و درک معانی لغات در دروس مختلف، پیشنهاد می شود معلمان بخشی از زمان هر جلسه را به روخوانی متن درس اختصاص دهند. تجربه و آمارها نشان می دهد بسیاری از دانش آموزان در درک مفهوم سوالات امتحانی مشکل دارند.
۷_ در اغلب مدارس و خانواده ها کسب نمرات بالا معیار توجه، احترام و ارزش گذاری بر دانش آموز است. در حالی که توانایی های ذهنی دانش آموزان، شرایط فردی و میزان تلاش و کوشش آن ها در کسب نمرات درسی با یکدیگر متفاوت است. پیشنهاد می شود معلمان از گزارش های توصیفی برای ارایه ی عملکرد دانش آموزان استفاده نمایند. زیرا در این گزارشها، معلمان میزان یادگیری، تلاش و پشتکار، نحوه ی انجام تکالیف، نقاط قوت و ضعف و پیشرفت هر دانش آموز را با خودش میسنجد و راه حل مناسبی را برای اصلاح وضعیت او به والدینش پیشنهاد می دهد. در این صورت همه ی دانش آموزان یک کلاس در مسیر موفقیت گام بر میدارند و احساس شادمانی میکنند.
۸_ روابط مبتنی بر محبت، احترام و اعتماد متقابل میان دانش آموز و معلم، فرصت مناسبی را برای دانش آموزان فراهم میکند تا بتوانند مسایل، مشکلات و استرس های خود را با معلمان در میان بگذارند و از حمایتهای عاطفی راهنمایی های سازنده ی آن ها برخوردار شوند. چنانچه تخلفات و نقض قوانین توسط برخی دانش آموزان به صورت مکرر رخ بدهد، می توان به جای استفاده از تنبیه بدنی یا سایر شیوههای خشونت آمیز، روش محروم کردن و حذف امتیاز را که پیامدهای منفی کم تری دارد، به کار بست.
۹_ معلمانی که از نظر دانش آموزان سخت گیری های منطقی دارند، متوقع تر از دیگرانند، نظم را به سرعت در کلاس خود برقرار می کنند، به طور منظم از کار خود ارزیابی دارند و به دانش آموزان کمک می کنند تا مطالبی را که در بار اول یاد نگرفتهاند، در فرصت مجدد بیاموزند، در حرفه ی خود موفق ترند و دانش آموزانشان از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار می باشند.
مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده
مرکز مشاوره رهبان