همیشه در مورد کودک آزاری و مورد تعرض قرار گرفتن کودکان صحبت های را شنیده ایم گاهی اوقات ذهنمان را درگیر کرده و گاهی از کنارشان گذر کرده ایم. در این مقاله در مورد انواع کودک آزاری صحبت کرده ایم و شما بعنوان والد چگونه باید متوجه ی مورد آزار قرار گرفتن کودکانتان باشید. با ما همراه باشید.
انواع کودک آزاری
کودک آزاری جسمی
کودک آزاری جسمی به هر نوع آسیب جسمی غیر اتفاقی م ناگهانی که توسط مراقب کودک ایجاد شده است، اطلاق می شود.کودکانی که مورد سوء استفاده ی جسمی قرار می گیرند، علایم جسمی گسترده ای را نشان می دهند. دامنه ی این نشانه ها از کبود شدگی، پارگی، زخم شدن و خراشیدن تا سوختگی، رگ به رگ شدن یا شکستگی استخوان ها را در بر می گیرد. آسیبهای درونی مانند آسیب به سر، پارگی کبد یا طحال نیز ممکن است وجود داشته باشد.
معمولا کودک آزاری جسمی قبل از نوجوانی رخ میدهد زیرا نوجوانان قوی هستند و می توانند فرار کنند، گرچه مقاومت و فرار، خشم والدین را تشدید می کند.نوجوانانی که در معرض آزار و اذیت قرار می گیرند ممکن است در ابتدا موضوع را انکار کنند به همین علت صدمات وارده به سر و شکم تا زمانیکه آسیب درونی ایجاد نکرده باشد ناشناخته می ماند. صدمات وارده به سر ممکن است موجب تورم سر سر گیجه، تاری دید، پارگی شبکیه ی چشم و حتی مرگ شود و صدمات وارده به شکم ممکن است موجب بزرگ شدن شکم، پارگی و استفراغ شود. علاوه بر علایم جسمی، کودک آزاری ممکن است موجب ایجاد تغییراتی در رفتار کودک شود. برخی از این کودکان، پرخاشگر، مخرب یا گوشه گیر می شوند.
غفلت و بی توجهی
غفلت، بی توجهی به نیازهای اساسی کودک از قبیل غذا، مسکن، لباس، مراقبت پزشکی و سرپرستی است. بر خلاف کودک آزاری جسمی که به صورت دوره ای رخ می دهد، غفلت حالت مزمن دارد.
غفلت و بی توجهی بارها و بارها تکرار می شود و این تکرار گاهی موجب پرورش کودکانی می شود که در آینده نسبت به خانواده ی خود بی توجهی می کنند. بی توجهی به نیازهای آموزشی کودک به عنوان مثال تعلل در فرستادن کودک به مدرسه، عدم نظارت بر عملکرد درسی و ضعف در کنترل رفت و آمد به مدرسه، فرار از مدرسه و اجازه دادن برای مصرف الکل و مواد مخدر و ارتکاب رفتارهای ضد اجتماعی نیز نوعی غفلت محسوب می شود. هر چه غفلت و بی توجهی بیش تر باشد، تأثیر منفی آن بر کودکان بیش تر خواهد بود.
نشانه های کودکی که مورد آزار قرار گرفته است:
از آن جا که بی توجهی به کودک، نوعی کوتاهی در انجام وظایف مراقبتی والدین است، معمولاً نشانه های جسمی کمتری آشکار می شود. تنها می توان به نوعی از بی توجهی اشاره کرد که در آن کودک به علت مراقبت ضعیف والدین و مصرف ناکافی کالری، ناتوانی در رشد و کسب وزن دارد. در خانواده های این کودکان، فرزندان از لحاظ سنی به هم نزدیک هستند و ممکن است خواهر و برادرها مبتلا به ناتوانی رشد، بیماری های مزمن و یا سایر اشکال بد رفتاری باشند.
این کودکان از نظر توانایی های کلامی، خواندن و هوشی با کودکان عادی متفاوت هستند و این تفاوت از دوران طفولیت تا سن مدرسه به چشم می خورد. به علاوه، از نظر پیشرفت تحصیلی و رشد شناختی در وضعیت بدتری نسبت به سایر کودکانی که مورد بد رفتاری قرار گرفته اند، قرار دارند.
اغلب کودکانی که مورد بی توجهی قرار می گیرند برای ارضای نیازهای جسمی، اجتماعی و عاطفی شأن که بر آورده نشده، با محیط خود سازگار می شوند، و به خاطر کسب حمایت و محبت وابستگی زیادی به معلمان دارند. مطالعات نشان می دهد اکثر کودکان قربانی غفلت والدین، نسبت به مادرانشان بسیار بیگانه هستند و دل بستگی عاطفی ندارند و در ارتباط اجتماعی و همکاری با همسالان، گوشهگیر تر از کودکان عادی هستند.
بدرفتاری عاطفی
بد رفتاری عاطفی به سرزنش کردن، تحقیر کردن، طرد کردن، تبعیض قایل شدن بین کودکان و بی توجهی به سلامت و رفاه آن ها از جانب والدین یا مراقبان طلاق میشود. بد رفتاری عاطفی اغلب با اشکال دیگر بد رفتاری همراه است و به خود پنداره ی کودک آسیب جدی وارد می سازد. بد رفتاری روانی در قالب الگوهای رفتاری زیر مشاهده می شود:
۱. طرد کردن به عنوان مثال، محروم کردن کودک از فعالیت های مربوط به سن، خودداری از دادن نقش ها و مسؤولیت های مختلف به کودک متناسب با سن ……
۲.ترساندن، ژست های خشونت آمیز و تهدید کننده، عدم حمایت کودک، مسخره کردن, تشویق و تنبیه مبهم……
۳. نادیده گرفتن و عدم ارضای نیازهای کودک، عدم ابراز علاقه به کودک و ……
۴.در انزوا قرار دادن، عدم برقراری ارتباط با کودک، عدم اجازه به کودک برای برقراری ارتباط با دیگران و جلوگیری از اجتماعی شدن کودک و ……
۵.به فساد کشاندن، قرار دادن کودک در معرض الکل و مواد مخدر، تشویق رفتارهای جنسی و پرخاشگرانه و تقویت رفتارهای بزهکارانه و ….
از دیگر نشانه های آزار روانی در کودکان می توان به تنبیه مکرر برای خطاهای کوچک اشاره نمود. بدرفتاری عاطفی در کودکان موجب بروز تغییراتی در رفتار آن ها می شود و احتمال بروز پرخاشگری، احساس ناامنی، ناتوانی در برقراری روابط اجتماعی و گوشه گیری را افزایش می دهد. بررسی ها نشان می دهد بد رفتاری عاطفی با کودکان زمینه را برای افت تحصیلی فراهم می سازد.
سو استفاده جنسی
سوء استفاده ی جنسی به تماس ها و تعاملات بین کودک و والدین یا مراقب بزرگسال اطلاق می شود که در آن کودک با هدف تحریک جنسی فرد متجاوز یا شخص دیگر مورد سوء استفاده قرار می گیرد. گاهی سوء استفاده ی جنسی توسط افراد زیر ۱۸ سال رخ می دهد که قربانی بزرگ تر هستند و قدرت کنترل کودک را دارند.
سوء استفاده ی جنسی دامنه ی گسترده ای دارد، از اظهارات کلامی و نوازش آرام تا تجاوز همراه با خشونت و ایجاد جراحت های جسمانی در بر می گیرد و در هر دو جنس دختر و پسر به ویژه علیه دختران مشاهده می شود.
کودک آزاری جنسی ممکن است توسط یکی از اعضای خانواده، پدر، ناپدری، برادر، و یا یکی از اقوام، عمو، دایی، پدر بزرگ و دوستان خانوادگی و یا پرستار کودک صورت پذیرد. اگر سوء استفاده کننده از خویشاوندان نباشد، معمولاً کسی است که کودک او را می شناسد یا به او اعتماد دارد و به همین علت، احساس مورد خیانت واقع شدن برای کودک دردناک تر است.
سوء استفاده ی جنسی در اواسط دوران کودکی بیشتر است. تعداد کمی از کودکان تنها یکبار آن را تجربه میکنند و در برخی موارد، سوء استفاده در اوایل کودکی آغاز می شود و تا سالها ادامه می یابد.افرادی که کودکان را مورد سوء استفاده ی جنسی قرار می دهند با انواع شیوه های زننده آن ها را به این کار مجبور می کنند از جمله می توان به فریب دادن، رشوه دادن، تهدید کلامی و یا فشارهای جسمانی اشاره نمود.
چگونه میتوانیم کمک کنیم؟
هنگامی که در یک خانواده، زنای با محارم شروع میشود اغلب تداوم پیدا می کنند و تحمل این وضعیت را برای کودکان و نوجوانان قربانی دشوار است زیرا خشونت ها و آزارهای جنسی توسط کسانی رخ می دهد که مورد اطمینان و اعتماد کودک هستند. این کودکان اغلب می ترسند آن چه را که اتفاق افتاده است یا ادامه دارد، مطرح کنند زیرا ممکن است از طرف خانواده طرد شوند و یا خانواده از هم بپاشد.
از آن جا که قربانیان تجاوز جنسی و زنای با محارم، مشکلات متعددی را در زمینه های تحصیلی، سازگاری های اجتماعی و سلامت روانی نشان می دهند و این علایم هشدار دهند می تواند نشانه ای از وجود شرایط نابسامان خانواده کی باشد، مهم ترین اقدام، برقراری ارتباط صمیمانه و مؤثر با این دانش آموزان و جلب اعتماد آن هاست به نحوی که مسایل و مشکلات خود را بدون ترس و واهمه بیان کنند و پس از آن، ارجاع آن ها به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی بسیار ضروری به نظر می رسد.
با توجه به آن که تجاوز به عنف و زنای با محارم جرم محسوب می شوند و ارتکاب به آن پیامدهای قانونی دارد، مشاوران متخصص می توانند راهنمایی های لازم را در جهت پیگیری قانونی این مشکل در اختیار قرار دهند.
به علاوه، آسیب های جسمانی وارده به کودک یا نوجوان نیاز به بررسی ها و معاینات پزشکی دقیق دارد که باید با هماهنگی مشاوران و تخت نظر متخصصین انجام شود.
از آن جا که قربانیان سوء استفاده های جنسی با مشکلات متعدد روان شناختی نظیر ترس های عمومی و اختصاصی، اضطراب و افسردگی رو به رو هستند و در عده ای از آن ها نشانه های اختلال استرس پس از سانحه نیز مشاهده می شود، درمان جدی این مشکلات توسط روان درمانگران متخصص ضروری به نظر می رسد. مطمئنا شناسایی و ارجاع به موقع این دانش آموزان و درمان سریع آن ها (قبل از آن که کودک یا نوجوان ناامید شود و به خود آسیب برساند)، بهترین نتیجه را در بر خواهد داشت.
مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان