زهرا ۲۹ ساله که چندین سال از ازدواج او می گذشت، پس از اظهار اینکه به قدری خسته است که دیگر توان کار کردن ندارد، از شغلش دست کشید و پس از آنکه بیش از یک سال بیش تر ساعات روز را در بستر گذراند، برای درمان مراجعه کرد. به نظر میرسید مشکل او از یک رابطه ی تعارض آمیز در محل کارش شروع شده بود و سپس روی عملکرد او تأثیر گذاشته بود. در واقع او با رئیس خود که با زن دیگری نامزد بود، وارد رابطه ی عاطفی شده بود. در نهایت رئیس با همان زنی که قبل از رابطه با زهرا با او نامزد کرده بود، ازدواج می کند و در نتیجه زهرا به رابطه اش با او پایان می دهد. زهرا که به شدت از رئیس خودش سرخورده و مایوس شده بود، با فرد دیگری وارد رابطه می شود، به گفته ی زهرا آقای رئیس از این عمل او می رنجد. به او تنزل شغلی می دهد و پیوسته از او در مقابل دیگر کارمندان انتقاد می کند تا جایی که او را از نظر جسمی و روانی خسته و فرسوده می سازد. او گفت ازدواجش پر از جنگ و دعوا و تهدید و پرخاشگری است، رابطه ی خوبی با خانواده ی اولیه اش ندارد و اعتراف کرد که مشروبات الکلی و حشیش زیادی مصرف می کند. او به طور مکرر اظهار می داشت که زندگی چیزی برایش ندارد و همچنین گفت اعتمادش به دیگران از بین رفته است.
علائم اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی یک اختلال نسبتاً شایع با هزینه ی اجتماعی بسیار زیاد، با خطر بالای خودکشی که حدود هشت تا ده درصد آنها در طول ده تا پانزده سال به اقدام به خودکشی منجر به مرگ می شود، نرخ خودکشی بیش از پنجاه برابر جمعیت معمول و وجود مشکلات بسیار در زندگی فردی. بخشی از بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی معمولاً کارشان به مراکز بهداشت روان می کشد، که کمتر از ده درصد آنها به صورت سرپایی و بیش از پنجاه درصد آنها در واحدهای ویژه بستری می شوند و تحت درمان قرار میگیرند.
بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی برای اقوام، دوستان و همکارانشان باعث درد هستند و خطر بالایی وجود دارد که آنها فرزندان خود را نیز دچار اختلال سازند. بسیاری از افراد دچار اختلال شخصیت مرزی از سطح هوشی بسیار بالایی برخوردار هستند، اما بیماری آنها مانع رشدشان می شود، به طوری که تحصیلات شأن را نیمه تمام رها می سازند، به طور کلی شغلی اختیار نمی کنند یا در مشاغلی پایین تر از حد و اندازه ی قابلیت های خود به کار می پردازند. کارایی و مشکلات اجتماعی آنها و همچنین کیفیت زندگی شأن همچنان با مشکل روبروست، در این بیماران روابط شأن با مشکل است و فراز و نشیب روابط با دوستان و همکاران بسیار زیاد است. اغلب بیماران با اختلال شخصیت مرزی خود را مجروح می سازند. آنها اغلب برای درمان سوء مصرف مواد مخدر روی می آورند. اگر چه بیشتر این بیماران که به مراکز درمان می آیند از زنان هستند، مردان مبتلا به این بیماری نیز در انستیتو های ویژه ی ترک اعتیاد یا درمان افراد تهاجمی که تحت نظر مراکز قانونی هستند، دیده می شوند. بیماران با اختلال شخصیت مرزی به دلیل طغیان خشم و بحران هایی که دارند، وجهه خوبی در مراکز درمان ندارند و بسیاری از درمانگران از آنها می ترسند. در میان درمانگران این باور که کمکی به بیماران نمی توان کرد، بسیار شایع است؛ اما تحقیقی که اخیراً انجام شده نشان می دهد که این باور درست نیست.
مشکل اختلال شخصیت مرزی را با دو ویژگی بی ثباتی و تکانشگری تعریف می کنند. بی ثباتی به طور آشکاری در روابطی که رو به شدت گذاشته و ناگهان متوقف می گردد، در احساس هویت با بی ثباتی در نگاه به خود، آرمان ها و ارزش های اخلاقی و بی ثباتی در هیجانات با واکنش های هیجانی متفاوت که به ناگهان رخ می دهند، دیده می شود. تکانشگری بیمار خود را در فعالیت های کوتاه مدت نشان می دهد که موجب تسکین فرد می شود، اما در عین حال تو را در فعالیت های تکانشی همچون خرید کردن، مصرف مواد مخدر، پرخوری و رابطه ی جنسی ناامن درگیر می سازد که آسیب های زیادی را در پی دارد و موجب پشیمانی او می گردد. همچنین در طغیان خشمی خارج از کنترل و در اقدام به خودکشی و مجروح ساختن نیز می تواند تکانشگری بیمار اختلال شخصیت مرزی شد. ترس از طرد شدن با تلاش برای ممانعت از مورد طرد واقع شدن، احساس خلأ و پوچی مزمن، استرس ناشی از تجربه های پارانوئیدی موقتی یا تجزیه، هستند.
اهداف کلیدی درمان
اهداف کلیدی درمان بستگی به طول درمان دارد. در درمان کوتاه مدت تر، معمولاً اهداف درمان به کاهش شدیدترین تظاهرات اختلال شخصیت مرزی همچون اقدام به خودکشی و خود مجروح سازی، دیگر اشکال تکانشی خود آسیب رسانی، مصرف مواد مخدر و امثال آن اختصاص می یابد.
برای یک درمان جدی تر معمولاً اهداف کلیدی درمان شامل موارد زیر هستند:
۱. کاهش همه ی نشانگان (شامل مشکلات در روابط، ترس از رها شدن، مشکلات هویتی، بی ثباتی هیجانی و احساس خلأ و پوچی).
۲. احساس امنیت در تجربه و ابراز هیجانات و نیازها و ارتباط نزدیک با دیگران.
۳. ایجاد یک زندگی رضایت بخش در سطح فردی، اجتماعی و وابسته به اجتماع.
دارو درمانی و همچنین طرحواره درمانی و درمان دیالکتیکی در درمان این اختلال بسیار کاربردی و مفید است و اگر هدف از درمان موارد بالا باشد درمانگر در طی یک سال درمان به این اهداف دست پیدا می کنند.
مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان