احتمالاً این احساس برایتان آشناست: شما عاشق هستید، اما از احساس طرف مقابل خود مطمئن نیستید و اینطور میپندارید که با یکدیگر زوج مطلوبی خواهید بود. اما او آنقدرها هم از رابطهاش با شما هیجان زده نیست. وقتی که در کنار تان نیست، مدام به او فکر میکنید. اما اینطور به نظر میآید که او بدون شما مشکل چندانی ندارد. اینها به چه معنا هستند؟
پاسخ : شما در رابطهای هستید که موفق نخواهید بود.
در هر رابطهای لحظات، روزها و حتی زمانهای طولانیتری وجود دارند که در خلال آنها یکی از طرفین رابطه، نسبت به دیگری احساسات قویتری را تجربه میکند و اینطور به نظر میآید که عاشقتر باشد. در یک رابطه سالم این قطبیت به طرزی متناوب بین دو طرف جابجا میشود. به طوری که هر دوی آنها به نوبت دیگری را تعقیب میکند و خود نیز تعقیب میشود. در این قبیل روابط سالم، «رقص روحی» به شکلی بسیار ظریف اتفاق میافتد؛ درست همچون مدی که به آرامی در ساحل پیشروی میکند و سپس به تدریج به سمت اقیانوس باز میگردد. گرچه یک رابطه، هنگامی که فقط یکی از طرفین بیشتر اوقات از لحاظ روحی تعقیب کننده و دیگری تعقیب شونده باشد، سالم نیست و از تعادل خارج شده است و محکوم به شکست خواهد بود.
چگونه بدانید که همسرتان به شما عشق میورزد یا خیر؟
در زیر برخی از نشانههای هشدار آورده شده است، این نشانهها حاکی از آن دارند که شما در رابطهای با عشق بیشتر از آنکه به شما عشق میورزند قرار گرفتهاید. برای جملاتی که بیشتر اوقات احساسات و رفتارهای شما را توصیف میکنند، یک امتیاز در نظر بگیرید. سعی کنید صد درصد با خود صادق باشید، حتی اگر خوشایند نباشد.
۱. این شمایید که معمولاً از لحاظ فیزیکی مبادرت به ابراز محبت میکنید.(این شمایید که اول دست او را میگیرید، او را به سمت خود میکشید و…)
۲. این شمایید که میخواهید صمیمی و مهربان باشید و مهرورزی کنید؛ در حالی که همسرتان به تنها چیزی که علاقه نشان میدهد، رابطه جنسی است.
۳. نهایت تلاش تان را میکنید که با او باشید و کارهایش را انجام دهید، در حالی که او به ندرت در حق شما چنین کاری انجام میدهد.
۴. در ابتدای رابطه این شما بودید که اول به خانواده خود درباره او سخن گفتید.
۵. این شمایید که بیشتر برنامهریزیها (رزرو کردن جا در رستوران، بیرون رفتن برای تعطیلات آخر هفته، عصرهای رمانتیک و…) را به عهده دارید، در حالی که نامزد/همسرتان بدون نشان دادن شور و اشتیاق خاصی فقط در آنها شرکت می کند.
۶. این شمایید که در رابطه هیجان بیشتری از خود نشان میدهید؛ ولی او هرگز به شما نشان نمیدهد که رابطه برایش معنا و مفهوم خاصی دارد یا نه به عبارتی بیتفاوت است.
۷. در پارهای از مناسبتهای خاص هدیههای شما شخصی بوده و روی آنها خوب فکر شده است در حالی که او اکثراً در آخرین لحظه به فکر میافتد و هدیه هایش غیر شخصی اند.
۸. این شمایید که بیشتر تماسها را در رابطه شروع میکنید مانند تلفنها، صحبتها و….
۹. وقتی که درباره رابطه، آینده و احساساتتان صحبت میکنید نامزد/همسرتان یا سکوت اختیار میکند و یا موضوع را عوض میکند.
۱۰. این شمایید که خود را با زندگی، عادتها و برنامههای او وفق میدهید، در حالی که او تلاشی برای اینکه خود را با زندگی و برنامههای شما وفق دهد، نمیکند.
حال امتیازات خود را جمع ببندید :
اگر امتیاز شما کمتر از ۲ شد بدین معناست که رابطه شما متعادل است و به احتمال قوی به همان میزان عشق دریافت میکنید که عشق میورزید. در زمینههایی که امتیاز گرفتید، تأمل کنید و حتماً نیازها و خواسته هایتان را مطالبه نمایید.
اگر امتیاز شما بین عدد ۳ تا ۵ قرار گرفت بدین معناست که ممکن است بخواهید خود را متقاعد سازید که به شما عشق کافی میورزند، در حالی که اینطور نیست. شما بسیار تلاش میکنید تا عشق و محبت او را جلب کنید، اما او در جهت علاقه و عشق شما تلاش چندانی نمیکند. او به لحاظ روحی تنبل است و یا اصلاً شما را دوست ندارد. از اینکه مدام به تنهایی و به شدت پارو بزنید، دست بکشید و ببینید که آیا او نیز پاروها را به دست خواهد گرفت تا سهم خود را نجات دهد؟ در غیر این صورت این رابطه برایتان مناسب نیست.
اگر امتیاز شما بین ۵ تا ۷ قرار گرفت بدین معناست که در چنین رابطه دردناکی چه میکنید؟ از اینکه خود را گول بزنید، دست بردارید و با این واقعیت روبرو شوید که آن مقدار عشقی را دریافت نمیکنید که مستحق آن هستید. اعتماد به نفس شما به حدی پایین است که خودتان را دل خوش کردهاید و وانمود میکنید که برایتان کافیست. در حالی که اینطور نیست! در موقعیت بسیار ناسالم قرار دارید و هرچه بیشتر به این رابطه ادامه دهید لطمه روحی بیشتری خواهید دید. فورا به نامزد/همسر خود درباره رفتار و برخوردی که استحقاق آن را دارید، اولتیماتوم بدهید. چنانچه موثر واقع نشد، به رابطه پایان دهید. سپس بیاموزید تا چگونه خود را دوست بدارید.
اگر امتیاز شما در بازه ۸ تا ۱۰ قرار گرفت بدین معناست که چه رابطهای! با شما در رابطه نیستند، بلکه شما در وهم و پندار خود زندگی میکنید. شما مدام از خود مایه میگذارید؛ اما چیزی دریافت نمیکنید. این عشق نیست بلکه خودکشی روانیست. شما اصولاً آمادگی اینکه در رابطهای باشید را ندارید. پیش از آنکه دیر شود رابطه را ترک کنید و نزد مشاور بروید تا به شما کمک کند خود را دوباره باز یابید.
در زیر برخی از دلایل اینکه چرا جذب رابطهای میشوید که در آن این شمایید که بیشتر عشق میورزید ، آورده شده است :
_ الگویی را از دوران کودکی خود باز تکرار میکنید. اگر یک یا هر دوی والدین تان، عشق و توجهی را که بدان نیاز داشتید، به شما نمیدادند، احتمالاً در کودکی این تصمیم ناخودآگاه را گرفتید که میباید سخت تلاش کنید تا دوستتان بدارند. بدین گونه با جذب شدن به کسی که او را بیشتر دوست بدارید به خانه باز میگردید. این همان طرحواره طرد شدگی است.
_ خود را تنبیه میکنید. هنگامی که اعتماد به نفس شما پایین باشد کسی را به خود جذب میکنید که نظر انتقاد گونه شما را نسبت به خودتان تایید کند. به این ترتیب که به شما عشق کافی نورزد.
_ نقشی را بازی کنید که یک والد تان در قبال دیگری بازی میکرد. اگر در کودکی شاهد آن بودید که مادرتان مدام به دلیل توجه، در تعقیب پدرتان بود و یا برعکس، ممکن است در کودکی چنین نتیجه گیری کرده باشید که روابط اصولاً اینگونه هستند و کاملاً طبیعی است که یکی از طرفین دیگری را بیشتر دوست داشته باشد.
صرف نظر از اینکه به کدام یک از دلایل فوق به رابطهای جذب شدید که در آن بیش از آنچه به شما عشق میورزند، عشق میورزید، اما نتیجه همواره یکسان خواهد بود:
🔴 احساس خواهید کرد که شما را کنترل میکنند.
🔴 خود را تشنه عشق خواهید یافت.
🔴 از اینکه به شما عشق کافی نمیورزند، عصبانی خواهید شد.
🔴 باز خواهید کرد که به شما خیانت میکنند.
🔴 احساس درماندگی خواهید کرد.
ادامه دارد ….
امید سخاوت کارشناس مشاوره و راهنمایی
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان