روانه کردن فرزندان و زندگی پس از آن چگونه است.

مهرداد ۲۰ ساله، زمانی که دور از خانواده در دانشگاه به سر می برد، با مشکلاتی مواجه شد. او که دانشجوی رشته ی تاریخ بود، رویاهایی در مورد تبدیل شدن به یک وکیل پس از پایان دانشگاه در سر داشت. مهرداد در طول سال سوم، مصرف افراطی الکل را شروع کرد و دوستان وی به خانواده اش اطلاع دادند که در مواقعی رفتارهای عجیبی از او سر می زند. یک بار او در حالی که فریاد می زد ((میمون ها می خواستند من را گاز بگیرند))، از بالای یک رشته پلکان مرتفع خود را به پایین پرت کرد. به دنبال این اتفاق او به علت شکستگی قوزک پا و اولین دوره ی اسکیزوفرنیایی اش بستری شد. مهرداد از دانشگاه مرخصی گرفت و دیگر هیچ‌گاه به آنجا بازنگشت. اما وقتی که به خانه رفت، خانواده اش سازگاری با او را دشوار یافتند.

مسائل مربوط به روانه کردن فرزندان و تجربه ی زندگی پس از آن با تشدید بی ثباتی اقتصادی و افزایش امید به زندگی، اهمیت بیشتری پیدا می کنند. خانواده ها برای پذیرش آمد و شد های متعدد در عضویت سیستم خانوادگی به چالش کشیده می شوند. بستگان همسر، نوه ها، فرزندان بازگشته ی طلاق، والدین سالخورده، و مرگ مسایلی هستند که انطباق با آنها در این دوره ضروری است. زوج ها اغلب برای نخستین بار در زندگی به یک رابطه دوتایی روی می آورند و با چالش خلق رابطه ای بدون محوریت فرزندان مواجه می شوند. نوجوانان دیروز، حالا بزرگسال و خود دارای فرزند هستند و رابطه با آنها از رابطه ی والد_کودک به رابطه ی بالغ_بالغ تبدیل می شود. بیماری، بازنشستگی یا از کار افتادگی بارها منابع خانواده را به چالش می کشند. اضافه شدن ها و فقدان های زیادی در حیطه ی هیجانی روی می دهند.

خانواده درمانگران می توانند در طی این مرحله به عنوان رایزن عمل کنند. غالباً مراجعان چند جلسه مختصر را برای ((جمع بندی در مورد اینکه بعد از این چکار باید کرد؟))، ((آیا باید مادر بزرگ را پیش خودمان بیاوریم تا بعد از سکته اش با ما زندگی کند؟))، ((آیا باید پسر ۲۷ ساله و معتاد به کوکائین خود را از خانه بیرون کنم؟))، ((من فکر می کردم وقت خواهم داشت تا با شوهرم به مسافرت بروم، ولی حالا به مراقبت از نوه هایم کمک می کنیم تا دخترم کار کند، من مطمئن نیستم که از این وضعیت راضی باشم، ولی برای گفتن آن احساس گناه می کنم))، در خواست می کنند.

ما در عصر تغییرات اجتماعی زندگی می کنیم اما رهنمودهای روشن اندکی در مورد چگونگی برخورد با این مسائل پیچیده و آکنده از بار عاطفی در اختیار داریم. هر خانواده ای نیاز دارد که در پاسخ به مجموعه ی منحصر به فرد بارها، چارچوب ساختاری و ظرفیت هیجانی خود، تعریف جدیدی از خود صورت دهد. از لحاظ جسمی، بیشتر مردم در این مرحله از نظر قدرت و چالاکی در اوج قرار دارند و سپس به سمت زوال تدریجی پیش می روند. به ویژه برای کسانی که هویت خود را در قالب قابلیت های جسمی تعریف کرده اند (جذابیت، ورزشکار بودن)، این مرحله مستلزم سازگاری های جدید در زمینه ی خود پنداره است.

نهایتاً، کارکردهای شخصی و رابطه ای هم با میزان زوال جسمی رابطه دارد. در فرهنگی که استقلال را تشویق و جوانی را ستایش می کند، توجه به زوال جسمانی در سال های بعدی اهمیت بالایی پیدا می کند. علاوه بر دغدغه های جسمی، ممکن است توانایی های شناختی هم از بالا رفتن سن تاثیر بپذیرند. هر چند افراد توانایی بالایی را برای یادگیری حفظ می کنند، اما ممکن است پردازش اطلاعات جدید به کندی صورت گیرد. احتمالاً حافظه و زمان واکنش دچار نقصان می شوند و تعداد اندک اما معنی داری از افراد به طور جدی تحت تأثیر دمانس (زوال عقل) و بیماری آلزایمر قرار می گیرند. مراقبت توسط اعضای خانواده همچنان منبع کلیدی برای کسانی است که به مشکلات پیری دچار می شوند.

نیازهای اجتماعی_هیجانی کسانی که از خانواده روانه می شوند، شامل ایجاد روابط صمیمانه و نوعی ثمربخشی در جهان است. آنها باید دوستان و معشوق هابی بیابند و روابطی را تثبیت کنند. اغلب افراد زمانی در جستجوی درمان بر می آیند که در این حوزه های رشدی مهم با محدودیت مواجه می شوند. توانایی بهره گیری از موهبت ها، توانایی ها و علایق خود، در جهت بهره مهدی خود و دیگران در کانون اصلی توجه قرار می گیرد. به نظر می رسد که حداقلی از استقلال مالی از خانواده، بخشی از این فرایند است. چنانچه این نیازها برآورده نشوند، افراد انزوا و رکود را تجربه می کنند. اغلب در میانه ی زندگی این دغدغه ها یک بار دیگر مطرح شده و دوباره مرور می شوند. هر چند از دست دادن شغل یا تجربه ی شکست اقتصادی نیز موجب چنین ارزیابی مجددی می شوند.

در ادامه ی زندگی پس از روانه سازی فرزندان، نیازهای اجتماعی_هیجانی شامل مرور انتخاب های زندگی، و ارزیابی احساس یکپارچگی به لحاظ دستاوردهای شخصی است. روابط با هم سنخان همچنان پیوندی حیاتی برای حفظ سلامتی به حساب می آید، هر چند تماس های خانوادگی در موقعیت های اضطراری بسیار مهم هستند. در سال های بعدی، دوستی های مستحکم، در سطوح بسیاری سلامتی را بهبود می بخشند. دغدغه های جنسیتی هم، زمانی که شخص پیوندهای شخصی و حرفه ای را مرور می کند، دوباره ظاهر می شوند. در فرهنگ ما، برخی از مردان احساس می کنند که تا حد زیادی از پیوندهای خانوادگی دور افتاده اند، در حالی که زنان به این فکر می کنند که آیا می توانستند چیزی بیش از آنچه که بودند، باشند. دره حالت، یک مرور زندگی در رابطه با تداوم پیوندهای خانوادگی و دوستانه، روابط بین تمامی اعضا را تقویت خواهد کرد.

کمک به مراجعان برای دسترسی به منابع و کنار آمدن با سوگ، مهارت های مهمی هستند که درمانگران می توانند در حین کار با خانواده ها در مراحل روانه کردن فرزندان و زندگی پس از آن، آنها را به کار گیرند. دانش در مورد جامعه و منابع خانوادگی، هر چند در سراسر پهنه ی زندگی سودمند است، اما در این دوره ها می تواند اهمیتی حیاتی داشته باشد. درمانگر می تواند مراجعان را جهت به کار گیری برخی از منابعشان در دستیابی به سازگاری های مثبت برای کل خانواده، تشویق نماید. ارائه اطلاعات مالی، هیجانی و عملی می تواند به سبک کردن برخی از فشارهای این مرحله کمک کند.

درمانگر باید منابع خانواده و همچنین ارزش هایی را که آنها برای مراقبت از خویشاوند بیمار خود قائل هستند، ارزیابی نماید و ممکن است آنها را برای توسعه ی حمایت خود به منظور در برگرفتن خانواده ی گسترده و دوستان تشویق نماید. همچنین ممکن است او بتواند امکان دسترسی کل خانواده به منابع اجتماعی مهم را فراهم آورده و آنها را در یادگیری مشارکت شبکه ای یاری دهد. متخصصان پزشکی، منابع تأمین مالی، گروه های خودیاری و حمایتی، مراکز مراقبتی و نگهداری شبانه روزی، گزینه های اقامتی انتقالی، مراقبت موقتی و پرستاری عملی می توانند منابع ارزشمندی برای خانواده باشند.

مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده

مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان

مطالب مرتبط

نتیجه‌ای پیدا نشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
Call Now Button