افرادی که همسرانشان را بر اساس همسرگزینی آزاد و بر مبنای تصمیم شخصی انتخاب میکنند مهمترین اولویت شان را برای انتخاب همسر بر اساس عامل عشق به عنوان یک عامل پیشرو در ازدواج و رضایت از آن و عامل وفاداری به عنوان یک ویژگی مهم در رضایت زناشویی تنظیم میکنند. در ازدواج بر اساس عامل عشق، انتظار میرود زوجها نسبت به تفاوتهای یکدیگر در طول سالهای زندگی اطلاعات بیشتری کسب کنند. مواردی وجود ندارد که نشان دهد سطح پایین عشق در ازدواج منجر به رضایت زناشویی شده است. به هر حال، ازدواجی که با عهد و پیمان شروع میشود میتواند هم موفق باشد و هم با شکست روبرو شود اما این غیر ممکن است که ازدواجی موفق باشد ولی زوجها ارتباط عاطفی کمی با هم داشته باشند. به طور کلی میزان عشقی که یک فرد در شروع ازدواج احساس میکند، میتواند پیش بینی کننده مفیدی برای رضایت زناشویی آینده باشد. میزان عشق در زمان شروع ازدواج اهمیت زیادی برای سازگاری و رضایت زوجها دارد. در نتیجه، میتوان گفت که عشق، عنصر مهم و مورد نیاز در ازدواج میباشد. در مطالعهای نشان دادند که عشق در شروع ازدواج، یکی از مولفههای مهم رضایت زناشویی است که برای اکثر زوجها چه آنهایی که رضایت زناشویی دارند و چه برای آنهایی که رضایت زناشویی ندارند، مهم بوده و تاثیر مهمی بر رضایت زناشویی شان دارد و این در حالی است که اکثر زوجها با ازدواج سنتی زندگی شان را بر اساس عشق آغاز نمیکنند.
هرچند انتخاب همسر توسط فرد از عوامل موثر در رضایت زناشویی میباشد، ولی این زمان به معنای نادیده گرفتن نقش و اهمیت خانواده نیست. نمیتوان به سادگی نقش خانواده و والدین را در انتخاب همسر نادیده گرفت، بلکه باید بر اهمیت مداخله مناسب و مفید خانواده تاکید کرد. مداخلهای که در آن مسئولیت تصمیم گیری در برگزیدن همسر مناسب بر عهده فرزندان قرار دارد تا بتوانند آزادانه همسر مورد نظرشان را با نظارت والدین انتخاب کنند. با این وجود خطری که این افراد را تهدید میکند این است که چون همسرشان را به طور مستقل و بر اساس عشق رمانتیک انتخاب میکنند، در معرض تهدیدهای از جمله باورهای غیر منطقی نسبت به ازدواج قرار خواهند گرفت که جهت حل این زمان آموزشهای قبل از ازدواج برای آگاهی افراد از شیوه همسرگزینی و پیامدهای هر یک، میتواند مفید باشد.
اشترنبرگ در نظریه مثلثی عشق خود ، عشق را به سه بخش قسمت میکند :
۱_ اشتیاق(کشش جنسی)
۲_ صمیمیت
۳_ تعهد
صمیمت شامل خود ابرازی و احساسهای مرتبط و هیجانهای مربوط به همدیگر است؛ اما شور و شهوت شامل علاقه عاشقانه به یکدیگر است. انرژی منتهی به عشق رمانتیک، جاذبه بدنی و احساسهای جنسی میتواند به عنوان شور و شهوت توصیف شود. میل جنسی ممکن است برای بعضی از زوجها سریعاً به وجود آید، اما میتواند در یک رابطه طولانی مدت کاهش یابد. صمیمیت در طول رابطه گسترش مییابد و اغلب شامل وفاداری به رابطه است. بعد تعهد اشاره دارد به بودن با یک شریک و پرهیز از رابطه با هر فرد و حفظ رابطه قوی در مقابل سایر روابط. صمیمیت به رفتارهایی اطلاق میشود که نزدیکی عاطفی را افزایش میدهد؛ نزدیک بودن عاطفی شامل حمایت و درک متقابل، ارتباط برقرار کردن و سهیم کردن خود، فعالیتها و داراییهای مان با دیگریست. اشتیاق و انگیزههایی اشاره دارد که به عشق رهنمون میشوند (انگیزههایی مانند جذابیت و تمایلات جنسی)؛ اما از طرف دیگر به نیازهایی از قبیل عزت نفس، نزدیک بودن و خود شکوفایی هم اشاره دارد. اشتیاق در عین حال بسیاری از هیجانها را در بر میگیرد (هیجان هایی از قبیل آرزو، شرم، آسیب پذیری، تحسین، اشتیاق)؛ در نتیجه، اشتیاق دو مؤلفه هیجانی و انگیزش عشق را در بر میگیرد.
میتوانیم بگوییم که اشتیاق شامل مؤلفههای هیجانی عشق، مؤلفه رفتاری صمیمیت و نیز مولفه شناختی است؛ گونههای مختلف عشق این مؤلفهها به صورتهای مختلفی با هم ترکیب میشوند؛ این نظریه پیشنهاد میکند که میزان عشقی که یک شخص تجربه میکند بر اساس قدرت این سه بعد است؛ علاوه بر این نوع عشقی که هر شخص تجربه میکند بستگی به تعامل این سه بعد دارد و روابط عشقی شامل هر سه بعد صمیمیت، شور و شهوت و تعهد میشود. برای مثال ویژگی عشق رمانتیک، صمیمیت به علاوه شور و شهوت است. ویژگی عشق احمقانه مسالمت آمیز تعهد است که تنها شور و شهوت به آن دامن میزند و عشق کامل آمیزهای از همه این مؤلفه های سه گانه است.
انواع عشق از نظر اشترنبرگ
اشترنبرگ بر اساس سه مولفه تشکیل دهنده عشق، هشت نوع عشق را تعریف کرده است که به ترتیب عبارتند از:
۱_ فقدان عشق: در این رابطه هیچ یک از عناصر حضور ندارند. این رابطه را در زندگی با مردم عادی داریم.
۲_ عشق دوستانه: این احساس زمانی دست می دهد که اشتیاق و تعهد کمتر است اما صمیمیت در حد بالایی حضور دارد. این احساس معمولا در رابطه با دوستان صمیمی داریم.
۳_ عشق شهوانی: اشتیاق در این عشق بیشتر حضور دارد. هیجان ها و اشتیاق زیادی در این رابطه وجود دارد، اما صمیمیت و تعهد در سطح ضعیفی قرار دارد.
۴_ عشق پوچ: این عشق زمانی احساس می شود که تعهد قوی باشد، اما میل و صمیمیت در سطح پایینی قرار داشته باشد یا اصلا وجود نداشته باشد. این ویژگی اغلب در زوج هایی دیده می شود که بخاطر بچه ها در کنار یکدیگر زندگی می کنند.
۵_ عشق خیالانگیز یا رومانتیک: این عشق در بین زوج ها دیده می شود که رابطه آن ها تا اندازه ای تازه است همانند دوران نامزدی. اشتیاق و صمیمیت شدید است، اما زوج ها به اندازه کافی تجربه مشترک ندارند که متقابلاً احساس تعهد کنند.
۶_ عشق مشفقانه: در این عشق صمیمیت و تعهد شدید است، اما اشتیاق ضعیف. عشق مشفقانه در بین زوج هایی دیده می شود که به مدت تقریبا طولانی باهم هستند و از یکدیگر رضایت دارند، اما جاذبه جنسی آن ها از بین رفته است.
۷_ عشق ابلهانه: در این عشق، اشتیاق و تعهد بالاست اما صمیمیت ضعیف است. رابطه زوجی که مرد دست بزن دارد اما به همسرش وفادار است و جاذبه جنسی بین آن دو زیاد است از این گونه عشق است.
۸_ عشق کامل: این عشق هر سه عنصر را به طور سخاوتمندانه در خود جای داده است. همانطور که اشترنبرگ می گوید، رسیدن به این مرحله خیلی آسان تر از حفظ آن است.
برای شروع یک زندگی مشترک بر اساس این نظریه نیاز به هر سه ضلع مثلث داریم، عشق، تعهد (مسئولیت پذیری) و صمیمیت داریم، افراد می توانند در دوران شناخت و آشنایی این سه جنبه را مورد بررسی قرار دهند. گاهی اوقات خود فرد نمی تواند تمام سه جنبه را مورد بررسی قرار دهد بنابراین نیاز هست که از متخصص در این زمینه کمک گرفته شود. گاهی اوقات برای زوجین پیش می آید که بعد از شروع زندگی مشترکشان متوجه می شوند که همسرشان تعهد لازم را ندارد در این مواقع از زوج درمانگر باید کمک گرفته شود.
امید سخاوت کارشناس مشاوره و راهنمایی
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان