رابطه با جنس مقابل در دوران نوجوانی چگونه است؟

دوستی های دوران کودکی با کیفیت و اهمیت بیشتری در دوره ی نوجوانانی ادامه می یابد. در این دوره، رابطه ی دوستی با احساس تعلق، صمیمیت و دلبستگی عاطفی همراه است و نقش مهمی در سلامت روانی و اجتماعی فرد دارد. در نوجوانی علاوه بر گرایش به دوستی با همسالان، تمایل به برقراری ارتباط با غیر هم جنس هم مشاهده می شود. گروهی از نوجوان ها در پاسخ به این گرایش طبیعی و بنا به دلایل و انگیزه‌های مختلف با جنس مقابل رابطه‌ی دوستی برقرار می کنند. ارتباطی نسبتاً صمیمانه که غالباً به صورت پنهانی و دور از چشم بزرگ تر هاست و ممکن است به صورت حضوری، تلفنی، نامه ای و یا حتی جنسی باشد. از آن جا که این گونه روابط با موازین شرعی و ارزش های اخلاقی جامعه مغایرت دارد، به عنوان یک مشکل رفتاری مطرح و بررسی می شود.

عوامل مرتبط با دوستی دوران نوجوانی 

کودکان با پشت سر گذاشتن مراحل رشد قدم به دنیای نوجوانی می گذارند و بلوغ جنسی را تجربه می کنند. در این مرحله ارگان های جنسی به تکامل می رسند و توانایی تولید مثل در فرد ظاهر می شود. این تغییرات که به علت افزایش ترشح هورمون های جنسی رخ می دهد، بیداری غریزه ی جنسی و توجه و گرایش نوجوان به جنس مخالف را پی دارد. با این وجود، بررسی ها نشان می دهد تمایل به برقراری ارتباط با جنس مخالف، تنها به میزان هورمون های جنسی بستگی ندارد بلکه بیشتر متأثر از ویژگی ها و شرایط خانواده، همسالان، تفاوت های فردی و باورهای ارزشی است. در این بخش به برخی از مهم ترین عوامل زمینه ساز اشاره می شود:

۱_ گروهی از نوجوانان معتقدند داشتن دوست پسر برای دختران، نشانه ی وجود جاذبه های فردی و دوست دختر برای پسران، نشانه ی قدرت، توانمندی و کفایت اجتماعی است. این افراد نداشتن دوست غیر هم جنس را نوعی بی عرضگی و ناتوانی تلقی می کنند. نگرش های غلط و ارزش های غیر واقعی در بین نوجوانان، زمینه را برای گرایش بیشتر آن ها به روابط ناسالم فراهم می سازد.

۲_ در برخی موارد، عدم وجود رابطه ی عاطفی و صمیمانه بین فرزندان و والدین، بی توجهی به خواسته ها و نیازهای آن ها و هم چنین تنش ها و اختلافات خانوادگی، نوجوان ها را در شرایطی قرار می دهد که برای رسیدن به آرامش و احساس امنیت به دوستی با جنس مقابل روی آورند.

۳_گاهی نوجوان ها برای ارضای کنجکاوی های خود درباره‌ی جنس مقابل و شناخت روحیات و ویژگی های آن ها، ارتباط با جنس مخالف را تجربه می کنند.

۴_بررسی ها نشان می دهد گروهی از نوجوانان صرفاً برای ارضای غرایز جنسی خود اقدام به برقراری رابطه ی دوستانه می کنند. نوجوان هایی که از لحاظ جنسی فعال می شوند، اعتماد به نفس پایینی دارند و علاوه بر احساس ناامنی، قادر به برقراری رابطه صمیمانه با دیگران نیستند.

۵_ گروهی از نوجوانان با انگیزه‌های اقتصادی و کسب در آمد، به سمت دوستی با جنس مخالف قدم بر می دارند. در این شرایط احتمال آلودگی به انواع بیماری های آمیزشی و عفونی به ویژه ایدز بسیار افزایش می یابد.

۶_ هدف غایی برای بسیاری از دختران نوجوان که به دوستی با جنس مخالف روی می آورند، شناخت فرد مقابل و برنامه ریزی برای ازدواج است و تقریباً تمامی پسرها به دوست دختر خود وعده ی ازدواج می دهند. در حالی که اغلب این وعده ها تحقق پیدا نمی کند و پسرها می توانند در ذهن‌شان مرز بین ازدواج و دوستی را حفظ کنند.

۷_عدم نظارت والدین بر فعالیت‌های نوجوانان به ویژه والدینی که طلاق می گیرند و درگیر مسایل روحی خود هستند، بستر مناسبی را برای بروز رفتارهای پر خطر و دوستی با جنس مقابل فراهم می کند. کنترل دوستی ها، معاشرت ها، رفت و آمد ها، نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و هم چنین عملکرد درسی فرزندان، احتمال بروز رفتارهای انحرافی را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.

۸_ بسیاری از والدین نسبت به مراحل و روش های تربیت جنسی اطلاعات کافی ندارند و نمی توانند فرزندان خود را نسبت به پیامدهای دوران بلوغ آگاه سازند. در نتیجه نوجوان ها از طریق دوستان و همسالان پاسخ بسیاری از سؤالات خود را به دست می آورند که در برخی موارد گمراه کننده است و زمینه را برای انحراف نوجوان آماده می سازد.

۹_ سست شدن باورها، اعتقادات مذهبی و ارزش های اخلاقی در خانواده و هم چنین پیروی از الگوهای به ظاهر مترقی، قبح دوستی های پیش از ازدواج را در نظر نوجوانان از بین می برد و به مرور زمان گرایش به ارتباط با جنس مقابل، به امری معمول و رایج در جامعه تبدیل می شود.

چگونه میتوانیم کمک کنیم؟

۱_گفت و گو با نوجوانان درباره ی پیامدهای دوستی با جنس مقابل و آسیب های عاطفی روانی ناشی از آن، در اغلب موارد به تغییر نگرش آن ها و تجدید نظر در ادامه ی  ارتباطشان می انجامد.

۲_ همدلی کردن با نوجوانانی که قصد دارند رابطه ی دوستی با جنس مقابل را ترک کنند و تشویق آن ها به این کار، موجب می شود که این افراد عوارض عاطفی روانی ناشی از قطع رابطه را سریع تر و آسان تر تحمل نمایند. به علاوه ترغیب نوجوان ها به داشتن فعالیت های جایگزین نظیر برنامه های ورزشی، هنری، مطالعاتی،….، سودمند خواهند بود.

۳_ راهنمایی والدین در زمینه‌ی نحوه‌ی رفتار با فرزندان به ویژه نوجوانان، درک عواطف و احساسات آن ها و پرهیز از درگیری ها و کشمکش های خانوادگی، از طریق جلسات آموزش خانواده و یا نشست های انفرادی، نقش مهمی در کاهش گرایش ها و پیشگیری از ادامه ی آن ها در دوره ی بزرگسالی دارد.

۴_ آموزش مهارت های جرأت ورزی، مقاومت فرد را در برابر فشار گروه همسالان بهبود می بخشد. توجه به این آموزش ها و کیفیت بخشی به روش اجرای آن ها، از مهمترین اقدامات پیشگیرانه از بروز رفتارهای پر خطر شناخته می شود.

 مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی

مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان

مطالب مرتبط

نتیجه‌ای پیدا نشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
Call Now Button