جلسات ساختاری روان درمانی (اعتیاد)
هسته مرکزی روان درمانی فشرده سرپایی در نظام تغییریافتهی ماتریکس را مجموعه جلسات ساختاری تشکیل میدهد این جلسات در واقع ستون فقرات مداخله را تشکیل میدهد و بیماران به صورت انفرادی و تا حدود سه ماه در این مجموعه شرکت میکند . روان درمانی ساختاری با دستور جلسات معین تشکیل شده است هر جلسه دارای نما و محتوایی از پیش تعیین شده است و بیمار فرآیند درمان را در جلسات به صورت انفرادی طی می کند .
نمای کلی جلسات:
زمان هر جلسه ۴۵ دقیقه است که باید ثابت بماند از کم یا زیاد کردن طول جلسه پرهیز شود توصیه می شود جلسه راس ساعت خاص آغاز کرده و در زمان مقرر بعد از ۴۵ دقیقه خاتمه یابد، اگر در حین یک جلسه مطالب مقرر به اتمام نرسد بهتر است ادامه آن به جلسه بعد منتقل گردد و از طولانی کردن جلسه خودداری شود. جلسات توسط پزشک روانشناس و مشاور یا مددکار قابل اجرا است درمانگر باید در طول جلسات ثابت باشد و از تعویض درمانگر جدا خودداری شود.
درمان به صورت هفتهای دو یا سه جلسه برگزار میشود که در دفعات آن دو بار یا سه بار در هفته باشد ولی بستگی به امکان شرکت بیمار دارد اما سه بار در هفته مناسبتر است و بیشتر توصیه می شود.
باید زمان جلسات در طی هفته ثابت باشه به عنوان مثال شنبه ها دوشنبه و چهارشنبه ها بهتر از توزیع جلسه در هفته به شکلی باشد که فاصله دو جلسه بیش از ۴ روز نشود.
انجام آزمایش ادرار به صورت حداقل هفته ای یکبار الزامی است.آزمایش باید از نظر افیونی و مت امفتامین صورت گیرد شرایط ایده آل ان است که آزمایش ادرار هفته دوبار انجام شود.
اهداف کلی و مشترک ساختاری درمان:
۱. افزایش ماندگاری بیمار در درمان: هر وقت بیماران صرف نظر از اینکه مصرف مواد مخدر دارند یا نه بیشتر در درمان بمانند یک موفقیت است، صرف آمدنشان به جلسات دستاورد مهمی است.
۲. افزایش زمان دور ماندن از مواد مخدر: هر روز که پاکی بیمار افزوده میشود امکان عود مصرف کم شده و ترمیم آسیب های مغزی و روانی ناشی از مصرف مواد مخدر بیشتر میشود بیمار که چهل روز از مواد دور می ماند در وضعیت بهتر است.
۳. افزایش تعداد آزمایش های منفی: آزمایش منفی شاخص عمده و عینی کارایی درمان است. هرقدر تعداد منفی ها در مقایسه با موارد مثبت بیشتر باشد بیمار در وضعیت بهتری است.
۴. کاهش وسوسه معنی به مصرف: با استمرار درمان بیمار متذکر میشود که میل به مواد و وسوسه در او رو به نقصان است. البته این امر نیازمند درمان نسبتاً طولانی و استفاده از تکنیکهای عدیدهای است. سنجش و میل و وسوسه به صورت ذهنی و درونی بر مبنای گزارشهای بیماران انجام می گیرد.
چهار متغیر فوق بهبود آنها از اهداف اولیه و مهم درمان ساختاری است و میتواند با ارزیابی آنها میزان موفقیت و اثربخشی درمان نیز دست یافت.
یک برنامه روان درمانی مناسب از جمله درمان ۲۴ تا ۳۶ دستاورد دیگری نیز دارد که تک تک آنها نوعی موفقیت محسوب میشود.
برخی از این دستاوردها…
_آشنایی با اثر مواد محرک سیر رهایی و بهبودی از آن: بخشی از جلسات آموزشی دقیق درباره اثر مواد محرک و سیر بهبودی به بیمار ارائه می شود
_ یادگیری مهارتهای مقابله با وسوسه: بیمار می آموزد که در هنگام بروز بست چه اقداماتی انجام دهد و از وسوسه خلاص شود با افزایش این مهارت ها امکان تبدیل وسوسه را مصرف و در نتیجه عود کمتر می شود.
_ افزایش توان برخورد با استرسها و فشارهای آن: فشارهای روانی و استرس از جمله عواملی هستند که بیماران به تدریج مهارتهای_کنار آمدن بیشتر با خانواده و افزایش تحمل به بی اعتمادی: کاهش جو متشنج در خانواده و افزایش حس تحمل بین بیمار و بستگان یکی دیگر از اهداف درمان ساختاری است انتظار میرود که موارد خشونت کلامی و فیزیکی و مشاجرات خانوادگی با ادامه درمان کاهش یابد شکایت بیمار از خانواده و برعکس نیز باید کم شود از طرفی بیمار یاد میگیرند که باعث بی اعتمادی و کنترل آنها کنار بیایند و کمتر واکنش نشان دهند مدیریت استرس
_ اصلاح سبک زندگی روزمره و قانونمند شدن فعالیت ها: انضباط در کارها و منظم شدن چرخه فعالیت های روزانه مانند خواب کار بیداری تفریح و غذا خوردن در برنامه های ساختاری مدنظر است تا به آنها توجه می شود.
_ توان بهتر برای کنترل رفتارهای تکانه ای به ویژه خشم: عدم توانایی کنترل خشم یکی از شکایات اصلی بیماران و خانوادههای آنها هستند این مسئله در مصرف مواد محرک حتی برجسته است. انتظار می رود که از حملات خشم با درمان کاسته شود و موارد خشم کور و حساب شده تقلیل یابد.
_کنار آمدن بیشتر با خانواده و افزایش تحمل به بی اعتمادی: کاهش جو متشنج در خانواده و افزایش حس تحمل بین بیمار و بستگان یکی دیگر از اهداف درمان ساختاری است انتظار میرود که موارد خشونت کلامی و فیزیکی و مشاجرات خانوادگی با ادامه درمان کاهش یابد شکایت بیمار از خانواده و برعکس نیز باید کم شود از طرفی بیمار یاد میگیرند که باعث بی اعتمادی و کنترل آنها کنار بیایند و کمتر واکنش نشان دهند
_بصیرت به عوارض مخرب مت آمفتامین بر رفتارهای جنسی: مشکلات جنسی به صورت بروز اختلالات کارگری مانند ناتوانی انزال زودرس و کاهش میل جنسی چه به صورت رفتارهای مانند ارتباط جنسی تکانهای و اجبارگونه اعتیاد جنسی و رفتارهای پرخطر جنسی در معتادان به مواد مخدر به ویژه مواد محرک به کرات دیده می شود.
با تغییر رفتار فرد برخی امور خوشایند را به دست میآورد اما همزمان دچار مشکلات دیگری می شود آنچه مهم است این است که فرد قبل از اقدام به تغییر رفتار آنچه دست به دست میآورد و آنچه از دست میدهد و آگاه بوده و تصمیمی برای تغییر و سنجش واقع بینانه به تمام جوانب همراه باشد به عبارت دیگر سود و زیان تغییر رفتار در کفشهای ترازو نهاده و با وقوف به آنها اقدام نماید.
مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان