همه ی کودکان بعضی اوقات از اطاعت امتناع می کنند. بسیاری از کودکان بیشتر اوقات وارد درگیری هایی می شوند. کودکان متفاوت هم گه گاه دروغ می گویند. این رفتارها هر چند از دیدگاه بالینی نامناسب محسوب می شوند، اگر به صورت اتفاقی و منفرد رخ دهند، خیلی نگران کننده نیستند. اما زمانی که این رفتارها در یک کودک خاص به صورت انبوه و مکرر رخ می دهند، دلیلی برای نگرانی محسوب می شوند.
رفتارهای اغتشاشگر این کودکان
رفتار مقابله ای یا عدم اطاعت رفتاری است که کودک در برابر فرد مراقب مقاومت می کند. دامنه ای از رفتارهای عدم اطاعت به شکل های منفعل و فعال تشخیص داده شده اند. بنابراین کودکان ممکن است، راهنمایی والدین را نادیده بگیرند که مثالی از عدم اطاعت انفعالی است. برخی اوقات هم امکان دارد که مستقیماً از دستور والدین سرپیچی کنند که شکلی از عدم اطاعت خفیف است. به علاوه کودکان ممکن است با عصبانیت دستورات یا ممانعت های والدین را رد کنند که شکلی از عدم اطاعت یا مقابله است. به علاوه در کودکان پیش دبستانی باید بین عدم اطاعت بهنجار و عدم اطاعت معنادار به لحاظ بالینی یا نافرمانی تمایز قائل شویم. عدم اطاعت بهنجار کودک خردسال منعکس کننده ابراز وجود و تمایل او برای انجام کارها به صورت خود مختار شناخته می شود. ابراز وجود یا عدم اطاعت بهنجار کودک معمولاً گذرا است، در حالی که عدم اطاعت معنادار به لحاظ بالینی با سرسختی بیشتر همراه است.
رفتار پرخاشگرانه در این کودکان چگونه است؟
پرخاشگری رفتاری است که بیشتر با هدف صدمه زدن به افراد انجام می شود. زدن کودکان دیگر، نمونه ای از پرخاشگری فیزیکی است. باز هم شکل های دیگری از از پرخاشگری وجود دارند. کلمات هم ممکن است به افراد صدمه بزنند، چه به صورت مقدمه ی احتمالی خشونت فیزیکی، مانند تهدیدهای کلامی یا به شکل ابزاری برای بدنام کردن یا تحریک کودک دیگر. برای مثال این اتفاق زمانی رخ می دهد که کودکان نام های دیگری را روی یکدیگر می گذارند. پرخاشگری ارتباطی شکلی دیگر از رفتار پرخاشگرانه است. این نوع پرخاشگری به صورت آسیب زدن به روابط بین فردی و احساسات، قابل تعریف است. خبرچینی از روی بدخواهی و تهدید به انزوا در دوستی، مثال های پرخاشگری ارتباطی هستند. و ما وقتی از اصطلاح پرخاشگری استفاده می کنیم آن را به صورت پرخاشگری فیزیکی یا کلامی می شناسیم. پرخاشگری واکنشی پاسخ پرخاشگرانه از روی هوس به ناکامی، تهدید شدن یا تحریک است. پرخاشگری واکنشی، پرخاشگری دفاعی یا خون گرم هم نامیده می شود. به عنوان مثال پرخاشگری واکنشی کلامی در کودکان، عصبانیت شدید و ناسزاگویی هنگام اصلاح خود از سوی بزرگسالان است. مثالی از پرخاشگری واکنشی فیزیکی، زدن کودک همسال هنگام شنیدن طعنه از سوی آن. کودک، کودک دیگر را تهدید میکند تا کار خویش را پیش ببرد که مثالی از پرخاشگری کلامی است. تحریک دیگر کودکان برای عملکرد بر ضد کودکی که از او متنفر است. اگر چه هر دو نوع پرخاشگری کاملاً همبسته هستند، اما پس از ایجاد تمایز بین شکل و انگیزه پرخاشگری، همبستگی ها به طور چشمگیری کاهش می یابند.
رفتار ضد اجتماعی و بزهکارانه
رفتار ضد اجتماعی به صورت رفتار تخطی از ملاکها، حقوق و قوانین اساسی تعریف شده است. بنابراین وقتی کودکان دروغ می گویند، از ملاک سخن راست سرپیچی می کنند. وقتی دزدی می کنند، از حق حفاظت از دارایی سرپیچی می کنند و وقتی از مدرسه فرار می کنند، از قانون مدرسه سرپیچی می کنند. رفتار ضد اجتماعی اغلب به عنوان اصطلاحی عمومی برای رفتارهای نامناسب گوناگون مانند رفتار نافرمانی و پرخاشگرانه به کار می رود. وقتی کودکان به طور مکرر در برابر پاسخ به تقاضاها، فرمان ها و گفته های بیان شده توسط بزرگسالان مقاومت می کنند، در واقع از ملاک اطاعت از والدین و معلمان خود سرپیچی کرده اند. اگر رفتارهای ضد اجتماعی تخلف های قانونی باشند، رفتارهای بزهکارانه نامیده می شوند. بسته به سن کودک، رفتارهایی مانند دزدی، فرار، فرار از مدرسه و آتش زدن اموال بزهکاری محسوب می شود. بنابراین مانند مصرف الکل، در یک کشور و ایالت غیر قانونی محسوب می شود اما در کشور دیگر غیر قانونی به حساب نمی آید.
رفتارهای اغتشاشگر در این کودکان چگونه است ؟
رفتارهای اغتشاشگر نه تنها در تعامل های کودک با کودک و تعامل های کودک با بزرگسال اغتشاش ایجاد می کنند، بلکه این رفتارها وقتی به طور مکرر رخ می دهند، در روابط میان کودکان و رابطه ی میان کودکان و بزرگسالان هم اغتشاش ایجاد می کنند.
رفتارهای دیگری هم وجود دارد که بیشتر به هم ریختگی و بی نظمی ایجاد می کند. در واقع رفتارهای آزار دهنده مانند قطع کردن حرف های دیگران و برای ایستادن در صف انتظار هم بی نظمی و آشفتگی ایجاد می کند. رفتارهای اغتشاشگر ممکن است به صورت نا مکرر یا به صورت مجزا در تک تک کودکان رخ دهند. این رفتارها میتواند به صورت گروهی هم رخ دهد.
نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای
- ناگهان خشمگین می شود
- با بزرگسالان مشاجره می کند.
- به طور فعالانه از پیروی از تقاضاها یا دستورات بزرگسالان سرپیچی و امتناع میکند.
- عمدا موجب می شوند.
- برای اشتباهات یا سو رفتار خود دیگران را مقصر میداند.
- زودرنج است و به آسانی از دیگران آزرده می شود.
- خشمگین و ناخشنود است.
- کینه توز و انتقام جو است.
بررسی دقیق ۸ نشانه یا ملاک ODD نشان میدهد که این ملاک ها کاملاً همخوانی ندارند. در حقیقت دو نشانه ی نافرمانی و مقابله به وضوح وجود دارد:«به طور فعالانه از پیروی از تقاضاها یا دستورات بزرگسالان سرپیچی و امتناع میکند» و «با بزرگسالان مشاجره می کند». دو نشانه برای تنظیم بد هیجانی وجود دارد: یکی خفیف (زود رنج است و به آسانی از دیگران آزرده می شود) و دیگری شدیدتر (ناگهان خشمگین می شود). یک نشانه ی هیجانی وجود دارد و آن به طور ویژه در مورد خشم است: «خشمگین و ناخشنود است». یک نشانه ی از تحریک آمیز بودن وجود دارد: «اغلب موجب آزار دیگران می شوند» و سرانجام دو نشانه هم مورد خصومت وجود دارد: یکی خفیف (برای اشتباهات یا سو رفتار خود دیگران را مقصر می داند) و دیگری شدیداً (کینه توز و انتقام جو است).
درمان
برای درمان از دو روش شناختی_ رفتاری CBT و دارو درمانی میتوان استفاده کرد.
درمان شناختی_رفتاری
درمان شناختی_ رفتاری همانطور که از نام آن بر می آید، بر شناخت های کودکان و رفتار آنها تمرکز می کند. تفکرات، هیجان ها(احساس ها) و رفتارها به شکل دو سویه در ارتباط هستند و اینکه تغییر یکی از این ضرورتا به تغییرات در دیگر موارد منتهی می شود. این نوع درمان توسط درمانگر شناختی رفتاری صورت میگیرد.
مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان