فعالیت جنسی و رضایت حاصل از آن، اساسیترین بعد زندگی انسان به شمار میرود. غریزه جنسی یکی از مهمترین نیازهای انسان است که موجب بقای نسل و تولید مثل میگردد و محققین آن را به عنوان زیربنای تشکیل خانواده پذیرفته و ارضای آن را بسیار مهم و ضروری میدانند. زیرا ارضای این غریزه، نه تنها با تاثیر مستقیم بر اعصاب و روان، انسان را به آرامش میرساند، بلکه دارای اثرات مفید شناخته شدهای بر جسم نیز میباشد. در این راستا مشکل عمدهای که جامعه امروز با آن روبروست عدم وجود اطلاعات کافی در مورد مسائل جنسی و وجود نگرش و اعتقادات نادرست نسبت به این موضوع، در بین خانوادهها و به خصوص زوجین تازه ازدواج کرده میباشد که نتیجه آن فروپاشی بنیان بسیاری از خانواده هاست. در مطالعه انجام شده توسط اسپاتن در سال ۱۹۹۶ علت ۳۰ درصد طلاقها ناسازگاریهای جنسی زوجین میباشد. محققین بسیاری در دنیا میزان نارضایتی جنسی را در زنان و مردان به طور جداگانه مورد بررسی قرار دادهاند. پژوهشگران در ایران نیز میزان نارضایتی جنسی را در میان زنان شاغل را حدود ۳۲ درصد گزارش کردهاند. بنابراین روابط جنسی سالم از مهمترین علل خوشبختی در زندگی زناشویی است و لازمه رسیدن به آن انجام رفتارهای جنسی به شیوهای صحیح و درست میباشد. در این راستا مشاوره زناشویی میتواند به عنوان یک مشاوره تخصصی، اطلاعاتی را که برای ایجاد یک زندگی مطلوب جنسی لازم است به زوجین منتقل کند تا ایشان از این اطلاعات در جهت تکوین و تکامل زناشویی خویش بهره برند. در این بین متخصصین مامایی نیز به علت آگاهی از مسائل مربوط به امور جنسی و تماس مداوم با جامعه، میتوانند به عنوان مشاورین خانواده در جهت حصول رضایتمندی از زندگی زناشویی نقش موثری را ایفا نموده و از این طریق در ایجاد جامعه سالم گامی موثر بردارند.
یکی از عوامل کلیدی در ارزیابی فرد نسبت به کیفیت زندگی به طور کلی و کیفیت و تداوم رابطه زناشویی به طور اخص، رضایت جنسی در رابطه زناشویی است. از لحاظ لغوی واژه رضایت جنسی به میزان خرسندی از روابط جنسی و توانایی فرد در ایجاد لذت دو طرف اطلاق میشود. بایرز و مکنیل(۲۰۰۶) رضایت جنسی را رضایت در فعالیت جنسی و رضایت هیجانی تعریف کردهاند. از نظر آنها رضایت جنسی تنها لذت جسمانی نیست، بلکه شامل کلیه احساسات باقیمانده پس از جنبههای مثبت و منفی ارتباط جنسی میشود. همچنین رضایت جنسی شامل رضایت فرد از فعالیتهای جنسی خود تا رسیدن به اوج لذت جنسی است. رضایت جنسی برخاسته از زوجین ارزیابی فرد از رابطه جنسی خود است که شامل دریافت فرد از ارضای نیازها، برآورده شدن انتظارات خود و همسرش از رابطه و ارزیابی مثبت او از رابطه جنسی است. ارتباطات جنسی همسران فرایندی دوطرفه است که هرگونه اختلال در آن میتواند زمینهای برای بروز مشکلات و متزلزل شدن کانون خانواده باشد و یکی از عوامل ضروری برای یک رابطه زناشویی قوی و پایدار است که با سلامت روان، شادی عمومی، دستاوردهای حرفهای و تعاملات اجتماعی موفق همبستگی دارد. دانشمندان با اقتباس از نظریه مبادله اجتماعی و برابری، بر این باور هستند که رضایت جنسی زمانی در بیشترین میزان خود قرار دارد که پاداشها بالا و هزینههای یک رابطه پایین باشد، به گونهای که پاداشها بر هزینهها ارجحیت داشته باشد. بنابراین، رضایت جنسی زوجین زمانی در حد مطلوب خود قرار دارد که مزایای دریافتی در رابطه زناشویی برای هر دو برابر باشد. تحقیقات متعددی نشان میدهد که مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول زوجین قرار دارد. همچنین تحقیقات نشان داده است که رضایت جنسی برای یک رابطه صمیمی حیاتی است تا جایی که آن را عامل شکست یا موفقیت رابطه زوجی میدانند. نارضایتی از رابطه جنسی نه تنها با طلاق، بلکه با مشکلات اجتماعی از قبیل جرائم، تجاوزات جنسی با بیماریهای روانی ارتباط تنگاتنگ دارد. استیون(۲۰۰۱) رابطه جنسی در ازدواج را به عنوان یک سمبل و نشانهای از تعهد معرفی میکند که هر یک از زوجین به دیگری میدهد و این تعهد یک عامل تقویت کننده است که زوجین را کنار هم نگه میدارد.
مفهوم رضایت جنسی شامل سه مولفه رضایت از فعالیت جنسی، رضایت عاطفی و ویژگیهای فردی_اجتماعی است:
۱) اولین دسته، روابط گوناگونی است که شامل رضایت در روابط جنسی است.
۲) دومین دسته، حالت فیزیولوژی روابط جنسی را شامل میشود که علائم رضایت از طریق فعالیتهای جنسی را نشان میدهد (مثلا دفعات ارگاسم در اثر مقاربت)
۳) سومین دسته، به صفات فردی و اجتماعی زوجین مربوط میشود (مشخصات دموگرافیک)
علاوه بر این، رضایت جنسی شامل مؤلفه های مرتبط با تمایلات جنسی انسان است که به عنوان آخرین مرحله از چرخه پاسخ جنسی او در نظر گرفته میشود. رابطه جنسی بین زوجین را میتوان به عنوان یک مدل کوچکتر از کل رابطه بین آنها در نظر گرفت.
اینکه چقدر زوجین از رابطه جنسی خود رضایت دارند و چه عواملی بر رضایت جنسی آنها اثر میگذارد، موضوع بسیار مهمی است. با توجه به نتایج پژوهشهای مختلف در زمینه رضایت جنسی میتوان عوامل پیشبینی کننده رضایت جنسی زوجین را به ۵ دسته تقسیم کرد:
۱_ متغیرهای بین فردی: شامل کیفیت رابطه و تعاملات زناشویی و خود ابرازی جنسی
۲_ متغیرهای فیزیولوژی: شامل دفعات فعالیتهای جنسی و تجربه ارگاسم
۳_ متغیر طرحواره جنسی
۴_ متغیرهای فردی: شامل دانش و آگاهی جنسی طرفین، اختلالات جنسی، ویژگیهای شخصیتی، بیماریهای جسمی، مشکلات روانی، اعتماد به نفس جنسی، آسیب جنسی در دوران کودکی.
۵_ متغیرهای جمعیت شناختی: شامل سن، طول مدت ازدواج و تحصیلات خود و همسر
یکی از متغیرهای بسیار مهم و موثر در رضایت جنسی زوجین، کیفیت و چگونگی ارتباط زوجین با یکدیگر است. پژوهشها و مطالعات متعدد، بین رضایت جنسی و رضایت از تعاملات و ارتباطات زناشویی ارتباط معناداری را به اثبات رساندهاند. از میزان رضایت جنسی زوجین میتوان به عنوان وسیلهای برای اندازهگیری تعاملات آنها استفاده کرد. همچنین دلبستگی بزرگسالان، رضایت جنسی و رضایت از رابطه با یکدیگر در ارتباط هستند. زوجینی که در روابط زناشویی خود بیشتر از سبک الگوی ارتباطی اجتناب متقابل استفاده میکنند از سطوح پایینی از رضایت جنسی بهرهمند هستند و برعکس، زوجینی که از سبک الگوی ارتباطی سازنده متقابل در روابط زناشویی خود استفاده میکنند، از سطوح بالاتری از رضایت جنسی بهرهمند هستند. رضایت جنسی زنان به چند عامل فردی و ارتباطی مرتبط است؛ زوجهای بسیاری درباره ارتباط کلامی و غیر کلامی چیزی نمیدانند و این درماندگی و سکوت به جدایی زوجین از هم منجر میشود. همچنین رضایت جنسی زنان منوط به رضایت آنها از جنبههای غیرجنسی رابطه نظیر بهبود ارتباطات، ابراز احساسات از جانب همسر، احساس احترام و دوست داشته شدن است.
مدل مبادله بین فردی چنین فرض میکند که کیفیت ارتباط زوجین بر روی رضایت جنسی آنها اثر میگذارد. از این دیدگاه زوجینی که دارای تجارب تعارضات حل نشده در زندگی خود هستند، احساس عاشق بودن ندارند و از یکدیگر فاصله عاطفی میگیرند و این فاصله عاطفی بر روابط جنسی آنها نیز تاثیر میگذارد و باعث کاهش رضایت از رابطه جنسی میشود. بسیاری از مطالعات نشان میدهد که زوجها بالقوه و پنهانی تعارضاتی پیرامون مسائل جنسی دارند، اما آن را به عنوان یک راز تلقی کرده و از بیان آن و صحبت کردن درباره آن اجتناب میکنند و همین امر باعث میشود این مشکلات و تعارضات حل نشده در میان زوجین باقی بماند و صمیمیت و شور و نشاط زندگی زناشویی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. زوج هایی که درگیر تعاملات منفی میشوند، راهبردهای منطقی و مشخصی برای خروجی از این تعاملات را ندارند و همین امر آنها را در رویارویی با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و از جمله مسائل جنسی و مقتضیات آن، آسیب پذیر میکند که حاصل آن نارضایتی زناشویی است. پژوهشها نشان میدهد که نوع الگوهای ارتباطی بین زوجین تاثیر شگرفی بر جنبههای دیگر زندگی زوجین از جمله رابطه جنسی میان آنها دارد. به طوری که زوجینی که از الگوی ارتباط سازنده متقابل در روابط زناشویی خود استفاده میکنند و به دنبال راه حل آن بر میآیند و از واکنشهای غیرمنطقی، پرخاشگری و …. اجتناب میکنند.
همچنین هر کدام از زوجین سعی میکنند درباره مشکل خود بحث و گفتگو کنند، احساساتشان را نسبت به هم ابراز کنند و برای حل مشکل خود پیشنهاد و مذاکره را ارائه بدهند و هر دو این احساسات دارند که همدیگر را درک میکنند. یکی از متغیرهای بسیار مهم و موثر در رضایت جنسی، کیفیت و چگونگی رابطه زوجین با یکدیگر است. مدل مبادله بین فردی چنین فرض میکند که کیفیت ارتباط زوجین بر روی رضایت جنسی آنها اثر میگذارد. از این دیدگاه زوجینی که دارای تجارب تعارضات حل نشده هستند، احساس عاشق بودن ندارند و از یکدیگر فاصله عاطفی میگیرند و این فاصله عاطفی بر روابط جنسی آنها نیز تاثیر میگذارد و باعث کاهش رضایت از رابطه جنسی آنها میشود. بنابراین، زوجینی که از سبک الگوی ارتباطی سازنده متقابل در روابط بین فردی خود استفاده میکنند، در زمان بروز مشکلات در مسائل زندگی و همچنین مسائل جنسی از طریق صحبت و مذاکره با یکدیگر به رفع مشکل خود اقدام میکنند و مانع از ایجاد مسائل حل نشده و تاثیرات آن بر روی ابعاد دیگر زندگی میشوند. در صورتی که زوجینی که از سبک الگوی ارتباطی اجتناب متقابل در روابط زناشویی خود استفاده میکنند، تعارض در بین آنها شدید بوده و بحث و جدل به یک الگوی دائمی و مخرب تبدیل میشود و زوجین از برقراری ارتباط با یکدیگر اجتناب میکنند. در نتیجه، در صورت بروز مشکلات در زندگی زناشویی به جای حل و فصل مسائل از طریق صحبت و مذاکره، از یکدیگر فاصله عاطفی و فیزیکی میگیرند و از صحبت و بحث با یکدیگر اجتناب میکنند و همین امر باعث میشود مسائل حل نشده باقی بماند و بر جنبه های دیگر زندگی زناشویی از جمله روابط جنسی آنها تاثیر منفی بگذارد. زمانی که روابط زوجین مبهم، متعارض یا دو پهلو باشد، یکدیگر را درک نخواهند کرد و برای خواستههای دیگری ارزش قائل نخواهند بود. لذا توانایی حل مشکلات و توافق بر سر موضوعاتی از قبیل روابط جنسی رضایت بخش را نخواهند داشت؛ در نتیجه احساس دوری و عدم تفاهم کرده و ممکن است در جستجوی دستیابی به راه حل هایی باشند که نه تنها هیچ کمکی به آنها نخواهد کرد، بلکه باعث بدتر شدن وضعیت آنها میشود. وجود مشکلاتی در زمینه مسائل جنسی مثل کمبود تمایلات، ناتوانی، انزال زودرس، چه بسا به خاطر ترس و اضطراب، شرم و خجالت یا احساس بیکفایتی و گناه، مخفی مانده و بیان نمیشود و در بسیاری از مواقع این مشکلات نهفته ممکن است خود را با علائم و عوارض دیگری مثل ناراحتیهای جسمانی، افسردگی و نارضایتی از زندگی زناشویی و عدم تعهد زناشویی نشان دهند و زندگی زناشویی را تا مرز اختلافات شدید خانوادگی و طلاق پیش ببرند.
امید سخاوت کارشناس مشاوره و راهنمایی
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان