چرا باید قاطعیت و رفتار جرأت ورزانه داشته باشیم؟

آرامش با زور و اجبار ایجاد نمی شود بلکه تنها با درک و فهم می توان به آن دست یافت. (آلبرت انیشتین) آیا برای نه گفتن به کسانی که می خواهند به هر شکل نظرات خود را به شما تحمیل کنند، دشواری داشته اید؟ آیا زمام امور زندگی شما به دست دیگران است؟ آیا امیال و خواسته های خود را در سینه نگه می دارید؟ و یا بر عکس دیگران را برای رسیدن به خواسته های خود تحت فشار می گذارید؟ آیا برای احقاق حقوق خود به صورت پرخاشگرانه عمل می کنید؟ برای بسیاری از افراد این قبیل موقعیت ها ناراحت کننده و آزار دهنده است، و برای نجات از آن در صدد جستجوی اقدامی مناسب می باشند. برای حل این مشکلات باید به اصولی توجه داشت که افراد را در داشتن اعتماد به نفس و روابط موثر و مفید با دیگران یاری دهد. و یکی از این اصول داشتن توانایی جرات ورزی (قاطعیت) است.

رفتار جرات آمیز با افزایش مساوات در روابط اشخاص به ما این امکان را می دهد که با رعایت منافع خویش روی پای خود بایستیم و بدون اضطراب و استرس به راحتی احساسات صادقانه ی خود را بیان کنیم و حق و حقوق شخصی خود را بدون ضایع کردن حق دیگران به دست آوریم. ناراحتی هایی از نوع سر درد، خستگی عمومی، اختلالات گوارشی، تحریم‌های پوستی و تنگی نفس ممکن است ناشی از ناتوانی در جرات ورزی (قاطعیت) باشد. به کمک جرات ورزی از این مشکلات نجات پیدا می کنید. می توانید سالم تر باشید،می توانید در روابط خود با دیگران عهده دار کنترل امور خویش باشید، می توانید به عزت نفس بیشتری برسید و به راحتی احساسات خود را بیان کنید. در این شرایط از طرف دیگران نیز بیشتر تحسین و تمجید خواهید شد. در ادامه لازم است به این نکته اشاره شود که پرخاشگری و جرات ورزی مفاهیمی هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته می شوند. اما تفاوت این دو در این است که رفتار قاطعانه (جرات ورزی) به معنای پایمال کردن حقوق دیگران نیست، در جرات ورزی حق و حقوق همه محترم شناخته می شود، اما در پرخاشگری حقوق دیگران ضایع می شود. لازم به ذکر است که رفتار جرات آمیز (رفتار قاطعانه) هم به رضایت شخصی شما از زندگی کمک می کند و هم برابری روابط شما با دیگران را مدنظر قرار می دهد، و باعث می شود که شما هم به شخصیت خود احترام بگذارید و هم به شخصیت دیگران.

با توجه به بررسی های به عمل آمده اشخاصی که رفتار قاطعانه دارند به عزت نفس بالاتری دست یافته اند، از شدت اضطراب شان کم شده، بر افسردگی خود غلبه کرده اند، احترام بیشتری از دیگران دیده اند، به هدف های بیشتری در زندگی خود دست یافته اند، و در موقعیتی قرار گرفته اند که با دیگران ارتباطی موثر داشته اند. ویژگی های جرات ورزی: جرات ورزی به عنوان یک مهارت اجتماعی دارای ویژگی هایی است و افراد دارای این رفتار از مهارت های کلامی و غیر کلامی خاصی برخوردارند و روان شناسان به ۸ ویژگی جرات ورزی که مبنای تهیه پرسشنامه ها توسط پژوهشگران این حیطه بوده است، اشاره می کنند:

۱_ رد کردن تقاضای غیر منطقی دیگران بدون اضطراب و ناراحتی

 ۲_ بیان برخی محدودیتهای شخصی، مانند پذیرش بی اطلاعی در برخی زمینه ها، آمادگی لازم برای تایید نشدن، پذیرش این که گاهی ممکن است تقاضایشان رد شود یا پاسخ منفی بشنوند.

۳_ آغاز روابط اجتماعی، شروع صحبت با غریبه ها.

۴_ ابراز احساسات مثبت، پذیرش تمجید نسبت به خود.

۵_ درخواست تغییر رفتار از دیگران، مقاومت کردن در برابر تحمیل ارزش های دیگران و اجتناب از آسیب رساندن به احساسات و شخصیت دیگران.

۶_ جرات ورزی در موقعیت های شغلی، تحصیلی، اجتماعی و آمادگی برای ابراز عقیده و نظر.

۷_ توانایی گفتن پاسخ منفی در صورت لزوم.

بیشتر پژوهشگران عقیده دارند که بیان عواطف و افکار و ابراز مخالفت، دو ویژگی اساسی جرات ورزی به شمار می روند. با این حال بین رفتارهای مخالف در جرات ورزی، با دیگر رفتارهای مخالف و خشن مانند پرخاشگری، تندی، سرزنش، و رفتار ناگهانی و انفجاری مرز متمایزی وجود دارد. رفتارهای مخالف و خشن، با تعدی به حقوق دیگران توام می باشند و در گروه رفتارهای غیر جرات ورزانه قرار می گیرند. اگر روشهای پاسخ دهی افراد در روابط اجتماعی را به صورت پیوستاری فرض کنیم، پرخاشگری و تعدی به حقوق دیگران در یک طرف پیوستاری و رفتارهای خجالتی و منفعلانه در سمت دیگر آن قرار دارد و جرات ورزی که دستیابی به حقوق خود با رعایت حقوق و احترام دیگران است به عنوان رفتاری متعادل در میانه پیوستاری می باشند.

کارکردهای جرات ورزی 

مهارت جرات ورزی به فراخور موقعیت، چند هدف را برآورده می سازد:

۱. چگونه از پایمال شدن حق و حقوق شخصی و اجتماعی خودمان.

۲.جلوگیری از پایمال شدن حق و حقوق شخصی و اجتماعی خودمان.

۳. بتوانیم از دیگران درخواست‌های معقولی داشته باشیم.

۴. با مخالفت های ما معقول دیگران برخورد درست و مناسبی داشته باشیم.

۵. حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم.

۶. رفتار دیگران را در برابر خودمان تغییر دهیم.

۷. از برخوردهای پرخاشگرانه پرهیز کنیم.

۸. در هر موردی موضع خود را با اعتماد به نفس بالا و آزادانه مطرح کنیم.

اگر رفتارهای جرات ورزانه نداشته باشیم با چه مشکلاتی مواجه می شویم؟ 

اشکال در رفتار جرات ورزانه می تواند مشکلاتی را برای فرد ایجاد کند مانند:

۱. افسردگی، عصبانیت از خود، احساس درماندگی، نا امیدی و نداشتن کنترل در زندگی که می تواند منجر به افسردگی شود.

۲. ناکام ماندن در بسیاری از موقعیت هایی که فرد نمی تواند به خواسته خود برسد.

۳. انفجار خشم، عدم ابراز خشم به شیوه ای مناسب که باعث می شود این خشم انباشته شود و در مواردی به صورت نا مناسب و پرخاشگرانه ابراز شود.

۴. اضطراب و به دنبال آن اجتناب کردن از افراد یا موقعیت هایی که سبب ناراحتی می شوند.

۵. داشتن ضعف در روابط بین افراد و ناتوان بودن در بیان احساسات مثبت و منفی که باعث می شود طرف مقابل از خواسته ها و احساسات فرد اطلاعی نداشته باشد و نتواند اقدامی در جهت رسیدن به آنها انجام دهد.

حقوق اولیه ی یکسان برای همه 

برای داشتن رفتار قاطعانه (جرات ورزی) باید به حقوق اولیه ی هر انسانی آگاهی داشته باشیم و نباید فراموش کنیم که هر انسانی دارای حقوقی است که هیچ کس حق ندارد آنها را از او بگیرد. در واقع هر کسی حق دارد که:

  • به درخواستی که از او می شود بگوید: نه، متشکرم.
  • از دیگران بخواهد، اشتباهاتشان را که موجب ناراحتی او می شود، اصلاح کنند.
  • تغییر عقیده بدهد، و فکرش را در یک مورد تغییر دهد.
  • لزومی ندارد که دلیل انجام هر کاری را به کسی توضیح دهد. 
  • اگر کسی یک بار به حرف او گوش نکرد، روی حرفش بایستد و دوباره آن را تکرار کند. (البته در صورتی که حرف او منطقی باشد).
  • شان و منزلت خویش را در رابطه با دیگران بیشتر حفظ کند و صرفاً به حفظ ظاهر نپردازد.
  • موقعی که اشتباه کرد، مسوولیت آن را بپذیرد.
  • از اینکه دیگران او را سر کار بگذارند و او را به تمسخر بگیرند، پرهیز کند. 
  • احساسات و عواطف درونی خویش را با دیگران در میان بگذارد. 

بنابراین شما حق دارید، وقتی از شما درخواست غیر منصفانه ای می شود که از عهده ی شما بر نمی آید، خیلی راحت به آن ((نه)) بگویید. برای این کار:

اول باید مطمئن شوید که چه تصمیمی دارید. مثلاً برایتان روشن باشد که درباره ی یک موضوع می خواهید نظر موافق بدهید یا مخالف، اگر در این مورد زیاد مطمئن نیستید، بهتر است به طرفتان بگویید که باید درباره اش فکر کنم، ولی به او بگویید چه موقع به او جواب خواهید داد. 

دوم اگر چیزی را که از شما می خواهند درست درک نمی کنید حتماً توضیحات بیشتری بخواهید. 

سوم تا آنجا که می توانید کوتاه صحبت کنید، یعنی اینکه دلیلی قانع کننده و در عین حال کوتاه و مختصر برای موضوعی که نمی پسندید و آنرا رد می کنید، ارائه دهید. 

چهارم زیاد سعی نکنید همه چیز را توضیح دهید و دلایل خود را توجیه کنید. این کارها باعث می شود که طرف مقابل فکر کند شما بهانه می آورید و سعی کند برای ((نه)) گفتن شما در آن مورد شروع به جر و بحث کند. 

پنجم در واقع بهتر است با گفتن جواب منفی ((نه)) نظر خود را در رد یک موضوع، خیلی کوتاه و قاطع اظهار کنید. گفتن ((نه)) به طور صریح و آشکار از هر چیزی بهتر است. زیرا هیچ ابهامی را پیش نمی آورد. اما اگر بگویید ((خوب، من که اینطور فکر نمی کنم….)) آنوقت تازه متقاعد کردن شما با بحث های بعدی ادامه پیدا می یابد. اما با یک ((نه)) کوتاه، همه چیز تمام می شود. 

ششم مطمئن شوید که حالات غیر کلامی در بدن و صورت شما هم همان را نشان می دهد که زبان شما می گوید. مثلاً وقتی در مورد چیزی می گویید ((نه)) سرتان را بالا بگیرید. در بسیاری از اوقات افراد ناخواسته به جای اینکه سرشان را بالا بگیرند، آن را پایین می آورند. بخصوص اگر لبخند هم بر صورتشان ظاهر شود، دیگر رد کردن یک درخواست یا تقاضا ممکن نمی شود. زیرا اینگونه حرکات بدنی به هیچ وجه با رد کردن یک درخواست همخوانی ندارد. 

هفتم گاهی اوقات پیش می آید که باید چند بار موضوعی را رد کنید تا طرف مقابل متوجه شود. که درخواست او غیر منطقی و غیر منصفانه است. در این صورت لزومی ندارد هر بار که حرفی را تکرار می کنید عذر و بهانه ی جدیدی برای آن بیاورید بلکه سعی کنید در هر بار که حرفی را تکرار می کنید فقط همان دلیل اول را تکرار کنید. 

هشتم اگر طرف مقابل شما حتی پس از این که چند بار گفتید ((نه)) باز هم حرف خودش را تکرار کرد و روی آن ایستاد، در این صورت سکوت کنید و برای چند لحظه هیچ حرفی نزنید. این کار بخصوص در مکالمات تلفنی موثر می باشد. یا اینکه اصلاً سعی کنید موضوع بحث را عوض کنید. همچنین می توانید به بحث خاتمه دهید. این حق شماست که بخواهید به یک بحث ادامه بدهید یا ندهید. 

نهم ممکن است خواسته باشید به طرف مقابل بفهمانید احساس او را از این که شما رویش را زمین می انذازید، درک می کنید، مثلاً به او بگویید ((با وجود آن که می دانم این امر موجب ناراحتی تو می شود، اما خوب این کار از توان من خارج می باشد. در هر صورت هیچ وقت نیازی نیست بگویید ((متاسفم)). زیرا شما به درخواست غیر منطقی دیگران ((نه)) گفته اید. گفتن اینکه ((من متاسفم)) عملاً ((نه)) گفتن شما را تحت الشعاع قرار می دهد و اثر آن را کاهش می دهد. 

دهم هرگز در رد کردن درخواست غیر منطقی، احساس گناه نداشته باشید. 

یازدهم اگر می خواهید با درخواست اولیه ی کسی در یک مورد مخالفت کنید، اما در عین حال دلتان می خواهد که به او کمک کنید، از او بخواهید که کمی درخواست هایش را تخفیف دهد، تا شما بتوانید، این کار را برای او انجام دهید. مثلاً به او بگویید ((من که نمی توانم بچه ی شما را برای تمام بعد از ظهر نگه دارم، اما می توانم فقط چند ساعت از او مراقبت کنم)). 

مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده

مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان

مطالب مرتبط

نتیجه‌ای پیدا نشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
Call Now Button