هیچ کس نمی تواند بدون اینکه خودتان بخواهید، از شما یک انسان حقیر بسازید. (روزولت)
برای بسیاری از ما پیش آمده است که ما را مورد تحقیر و انتقاد قرار میدهد و ما را به حالت تدافعی را در ما بوجود می آورد. تحقیر شدن یعنی اظهار نظر فردی که قصد تعدی به حقوق اولیه انسانی شما را دارد. تنها دلیل برای مطرح نمودن چنین اظهاراتی این است که در شما احساس خفت و خواری ایجاد نموده و یا اینکه با مهارت هر چه تمامتر شما را وادار به انجام کار یا گفتن چیزی نمایند که دوست ندارید. گاهی اوقات طرف مقابل اهداف و مقاصد خود را آشکار نشان می دهد. اما غالباً با زبر دستی و زیرکی، اهداف خود را در قالب رفتارها و گفتارهای مطلوب اجتماعی و یا سر گرم کننده و خنده دار پنهان می نمایند. (لیندن فیلد، ۱۹۹۰). به عنوان مثال: ((وقتی عصبانی هستی، زیبا بنظر می رسید)). ((جوونتر از اونی که بفهمی ….)) گاهی اوقات تحقیر کردن می تواند موجب احساس ناکامی فراوانی شود، که ممکن است تلافی آن را در سر دیگران، که آنقدرها هم مستحق خشم و عصبانیت نیستند، خالی کنید. اگر مرتبا چنین تعاملاتی پیش آید، به عزت نفس افراد لطمه می زند و حتی ممکن است به طور جدی آنها را دچار افسردگی کند از سوی دیگر ممکن است که با نافرمانی، برای خود راه فراری پیدا کنند، با اینکار آنها خشم و ناراحتی خود را متوجه بیرون نموده و به نوعی پرخاشگری دست می زنند. همانطور که گفته شد، این خوار کردن ممکن است به شکل های متفاوت ظاهر شود، اما اولین وظیفه ما این است که سریعاً بتوانیم در رفتار خود و سپس دیگران ردپای آنها را پیدا کنیم و در صدد اصلاح آنها برآییم.
نکته مهم این است که در پاسخ به این تحقیرها یادتان باشد، اهداف شما این است که:
۱_ از عزت نفس و حقوق خود دفاع کنید.
۲_ به طرف مقابل بفهمانید که شما منظور اصلی او را گرفته اید.
۳_ بتوانید خیلی سریع این تحقیرها را متوقف کنید.
چنانچه در ارتباط صمیمانه و نزدیکتان با دیگران، مرتب چنین رفتارهایی تکرار شود، با استفاده از این روش می توانید در وهله اول کم و بیش از عهده این مشکل برآیید (لیندن فیلد،۱۹۹۰). اما مسأله مهمتر این است که اگر می خواهید به درک بهتری از چگونگی این رفتار برآیید و برای رسیدن به روابط بهتر مجدداً وارد مذاکره شوید، بهتر است که با آنها به صورت قاطعانه و جرأت آمیز برخورد کنید، و دیگران را به سمت انتقادات سازنده و مفید راهنمایی کنید و سعی کنید آنها را متمایل سازید تا در رفتار و افکارشان نسبت به شما تغبیراتی دهند.
انتقاد
افراد اندکی در مقابل انتقاد پاسخ می دهند: (لیندن فیلد، ۱۹۹۰)
۱_دوری از انتقاد: با استفاده از رفتارهای انفعالی یا سلطه پذیرانه گاهی اوقات هدف اصلی افراد این است که اوضاع را آرام نگه دارند، و رفتار قاطعانه و جرأت آمیزی با فرد انتقاد کننده نداشته باشند، اما تکیه ی بیش از حد بر این نوع رفتار نه تنها خستگی و ملالت ایجاد می کند، بلکه سبب می شود افراد در غیاب یکدیگر از هم انتقاد نموده و یا اینکه جو خنثی ای بین آنها ایجاد گردد. در بین افرادی که قدرت جرأت ورزی ندارند، انتقاد کردن به صورت مناسب، عادت چندان متداولی نمی باشد.
۲_ دلگیر شدن از انتقادات غیر منصفانه: افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند، به راحتی در برابر انتقادهای غیر منصفانه تسلیم می شوند. و حتی اگر عمیقاً با انتقاد افراد موافق نباشند بر طبق آن عمل خواهند کرد. چنین رفتارهایی بعدها اعتماد به نفس افراد را از بین می برد و به طور پنهان در آنها احساس خشم و ناراحتی به وجود می آورد. افرادی که قدرت رفتار قاطعانه را ندارند، دارای چنین خصوصیتی می باشند.
۳_ واکنش پرخاشگرانه نسبت به انتقاد: بسیاری از افراد به محض اینکه مورد انتقاد قرار می گیرند کنترل خود را از دست می دهند و بلافاصله سعی می کنند با یک حمله ی مشابه آن را جبران کنند، این نوع واکنش به انتقاد می تواند به یک مبارزه ی پرخاشگرانه تبدیل شود که معمولاً نیز این اتفاق می افتد، و بدون شک مناسب ترین شیوه برای حل اختلاف نیست. گاهی اوقات در پی اینگونه رفتارها آسیبهای ویرانگر و جبران ناپذیری ایجاد می شود که در چنین شرایطی معمولاً می گوییم: ((نمی دانم چرا چنین حرفی به او گفتم، اما واقعاً منظورم این نبود….)) مهمترین دلیل برای بیان جمله ی ((منظوری نداشتم)) این است که فرد از نتیجه مستقیم یا غیر مستقیم انتقاد احساس خوبی ندارد.
اما افراد جرأت مند از اینکه مورد انتقاد قرار بگیرند واهمه ای ندارند، چرا که خود را برای آن آماده کرده اند و آنها انتقادهای مناسب را می پذیرند اما انتقادهای نامناسب و نابجا را به راحتی رد می کنند، بدون آنکه بر اعتماد به نفس آنها تاثیر نامطلوبی بگذارند.
انتقاد از خود
آگاهی یافتن از ضعف ها و عیب ها و ایرادها به دو دلیل حائز اهمیت است: اول اینکه به ما کمک می کند برای تحمل کردن آنها آمادگی پیدا کنیم، و دوم آنکه فعالانه برای اصلاح و رفع آنها تلاش کنیم.
انتقاد کردن از دیگران
اگر می خواهید انتقاد موثر و سازنده ای به دیگران ارائه دهید، باید اصول زیر را در نظر بگیرید:
۱_ اختصاصی و جزئی نگر باشید: یک قانون طلایی این است که در انتقاد از دیگران از تعمیم دادن بر حذر باشید. مثلاً در مثال زیر می توان از جایگزین مناسب آن استفاده کرد.
جمله مناسب: ((فکر نمی کنم که این لباس مناسب مراسم امروز باشد)).
به جای
جمله مناسب: ((تو نمی دونی چطور باید لباس بپوشیم))
۲_ به ویژگی های مثبت طرف مقابل اعتراف کنید: می توانید بعد از بر شمردن نکات مثبت رفتار یا شخصیت طرف مقابل آنچه را که می خواهید، بگویید. به عنوان مثال: ((تو فرد بسیار متواضع و صبوری هستی، اما امروز خیلی پرخاشگرانه رفتار میکنی)).
به این ترتیب، آتش سوزناک انتقاد با گفتاری خوشایند و مودبانه خاموش خواهد شد و رعایت چنین نکته ای در انتقاد، باعث ایجاد انگیزه در افراد می شود، زیرا آنها از نکات مثبت خصوصیات خوب خود آگاهی پیدا می کنند.
۳_ آرام و خونسرد باشید: اگر رفتار شما پرخاشگرانه است یا باعث ترس دیگران می شود، قبل از انتقاد کردن برای آرام سازی خود از تکنیک های آرام سازی روانی (Relaxation) استفاده کنید، صدایتان را پایین آورده و کنترل کنید، و از ژستهای تهدید کننده بپرهیزید.
۴_ به رفتار فرد توجه کنید: به جای اینکه به ما شخصیت فرد حمله کنید تنها بر یک رفتار یا رفتاری که نامناسب بوده است تمرکز داشته باشید. مثلاً به جای گفتن ((تو نامرتب ترین فردی هستی که تا کنون دیده ام)) بگویید ((تو همیشه اتاق را به هم ریخته، و نامرتب رها می کنی)). زیرا وقتی که شما کل شخصیت یک فرد را زیر سوال می برید این عامل مانع از یک انتقاد سازنده و مفید می شود.
پاسخ سودمند به انتقاد
سه تکنیک در هنگام دریافت انتقاد از جانب دیگران به شما کمک می کند. جرات ورزی منفی، فاگینگ (ابهام)، پرسش منفی
۱_ جرات ورزی منفی
جرات ورزی منفی یعنی اینکه در کمال خونسردی و آرامش انتقادهای صحیحی را که بر رفتار نادرست شما وارد می شود، بپذیرید مثلاً:
((این اتاق هیچ مشکلی ندارد، مشکل از تو است که اینقدر بی نظم و بهم ریخته هستی)).
شما می توانید جواب دهید:
((بله درست است، من خیلی مرتب و منظم نیستم)).
۲_ فاگینگ (ابهام)
این مهارت به شما کمک خواهد کرد تا با انتقادهای فریبکارانه ی دیگران مقابله کنید. این انتقادها احتمالاً نوعی تحقیر خواهد بود، و به این دلیل مطرح می شود که در شما احساس نامطلوبی نسبت به خودتان ایجاد کند و یا اینکه شما را وادار کند کاری را که دوست ندارید، انجام دهید. اغلب در این نوع انتقاد یک مولفه واقعی _ که به یک نقص یا ضعف در شخصیت و رفتار فرد اشاره می کند_ وجود دارد، اما به گونه ای گسترده و مبالغه آمیز مورد انتقاد قرار گرفته است. به طور مثال: ((چه وحشتناک! انگار، این اتاق را سال هاست کسی مرتب نکرده است)).
میتوانید بگویید:
((ممکنه حق با شما باشد، اتاق من امروز خیلی تمیز نیست)).
با استفاده از این تکنیک در نهایت آرامش و خونسردی می توانید اعتراف کنید که ممکن است در این گفته ها، حقایقی نیز پنهان باشد. فاگینگ (ابهام) را می توانید به تنهایی یا در قالب جملاتی به کار ببرید که بیانگر ارزیابی شما از موقعیت پیش آمده می باشد. هدف شما از این تکنیک و روش باید تنها متوقف نمودن انتقادهای غیر منصفانه و حفظ عزت نفس تان باشد، برای دستیابی به این هدف باید در رد هر گونه تحقیر، راه را بر تقویت اینگونه رفتارها در دیگران ببندید. چون هدف کسی که به شما حمله می کند، ناراحت کردن شما می باشد و چنانچه به این هدف نرسد، کمتر احتمال دارد که مجدداً رفتارش را تکرار کند، هنگام استفاده از این تکنیک، همواره یادتان باشد، جدای از آنچه دیگران می اندیشند یا بیان می کنند این حق شماست که در مورد رفتارتان قضاوت کنید.
۳_ پرسش منفی
شاید بتوان گفت که در میان این تکنیک ها استفاده از پرسش منفی از همه دشوارتر باشد، اما در بهبود و اصلاح ارتباطات به ویژه روابط شخصی بسیار مفید و موثر است. پرسش منفی یعنی این که در برابر انتقادها فورا عکس العمل نشان دهید.
به عنوان مثال: ((این کار برای شما سخت است….مگر نه…. برای اینکه شما خیلی خجالتی هستید)).
با استفاده از این تکنیک می توان چنین پاسخ جرأت مندانه ای داد:
((به نظر شما من در چه موقعیت هایی خیلی خجالتی هستم؟))
با این نوع پرسش سریعاً متوجه می شوید که آیا این انتقاد کلی از یک نگرانی واقعی و دوستانه درباره کم رویی شما سرچشمه می گیرد یا اینکه طرف مقابل، قصد تحقیر شما را داشته است، به این ترتیب زشتی گفتار و رفتار طرف مقابل را به او نشان می دهید.
پاسخ سودمند به حالت دفاعی طرف مقابل در نتیجه ی جرات ورزی
هر گاه جمله ای جرات مندانه یا قاطعانه را بیان کنید، احتمال دارد فرد مقابل به شکلی دفاعی پاسخ شما را بدهد، حالت تدافعی یکی از طرفین تعامل، پاسخ تدافعی فرد دیگر را فرا می خواند. حالت دفاعی بیشتر به پرخاشگری و دور شدن دو طرف از یکدیگر منجر می شود. فرآیند جرأت ورزی صحیحی که برای کمک به فرد جرات مند مطرح شده است تا ضمن پاسخی سودمند به حالت دفاعی طرف مقابل خواسته های او را برآورده سازد، از مراحل زیر تشکیل شده است:
۱_سکوت کردن ۲_ گوش کردن به پاسخ دفاعی طرف مقابل ۳_ تکرار فرآیند جرأت ورزی
۱_ سکوت
پس از ارائه ی یک پیام کوتاه قاطعانه، توقف کنید، سکوت شما به فرد دیگر اجازه می دهد که در مورد گفته هایتان فکر کند و یا آنچه که در ذهن خود دارد صحبت کند. پس در یک تعامل جرات مندانه (قاطعانه)، سکوت، طرف مقابل را قادر می سازد تا به راه حلی دست یابد که خواسته های هر دو طرف را برآورده سازد.
۲_ گوش کردن به پاسخ دفاعی طرف مقابل
وقتی پیام جرات ورزی ارائه شد و سکوت برقرار گردید تقریباً به طور قطعی، فردی که پیام جرات ورزی به او معطوف است، پاسخی دفاعی بروز خواهد داد، در این موارد به جای جرات ورزی دوباره یا توضیح در مورد محتوای جرات ورزی و یا پرخاشگری، چنانکه اغلب اتفاق می افتد، مهمترین کار گوش کردن به پاسخ دفاعی طرف مقابل است.
در این مرحله، گوش کردن، امکان برقرار شدن موقعیت مناسب را فراهم می سازد. گوش کردن، به کاهش حالت دفاعی فرد مقابل کمک می کند. هنگامی که گیرنده ی پیام، تدافعی بودن خود را بروز می دهد و این حالت، به نحوی محترمانه به او منعکس می شود، میزان تدافعی بودن او کاهش می یابد. در نتیجه دور معیوب، حالت تدافعی فزاینده شکسته می شود و دوباره، گفتگویی مفید و سازنده آغاز خواهد شد.
۳_ تکرار فرآیند جرأت ورزی
بسیاری از مردم، پس از جرأت ورزی، گوش کردن را از یاد می برند، و وقتی فرد مقابل پاسخ دفاعی خود را بیان می کند، او را با یک جمله مقابله ای دیگر مورد حمله قرار می دهند، و جنگ و درگیری تازه ای را شروع می کنند. تعامل آنان نیز حتی در هنگامی که قصد جرأت ورزی دارند، پرخاشگرانه می شود. اما برخی دیگر صرفاً به نقش گوش کردن توجه می کنند، و از جرأت ورزی دوباره غافل می شوند، آنان ممکن است رفتار قاطعانه را با دلداری دادن به فرد مقابل پایان دهند، هر چند که هنوز به هدف اصلی خود نرسیده باشند. این دسته از افراد نیز حتی اگر قصد ابراز وجود و رفتار قاطعانه داشته باشند، برخوردشان سلطه پذیرانه خواهد بود. یکی از اسرار رفتار قاطعانه ی اثر بخش اصرار و ((پافشاری)) است، اما یکی از دلایل اصلی برآورده نشدن خواسته های افراد پس از رفتار قاطعانه، این است که پس از دریافت اولین پاسخ دفاعی طرف مقابل، به جرات ورزی پایان می دهند. در حالی که معمولاً، برای تغییر رفتار فرد مقابل، به سه تا ده بار تکرار پیام جرات ورزی (همراه با سکوت، برای ارائه ی راه حل یا گوش کردن به پاسخ دفاعی فرد مقابل) نیاز است. البته در انتها باید به این نکته اشاره شود که انجام تمامی این مراحل باید با حفظ حقوق اشخاص و احترام به طرف مقابل همراه باشد.
تکنیک های مطرح شده در این مقاله نیاز به تمرین و اجرا دارد، اگر در این زمینه با مشکلاتی مواجه شدید با درمانگر در ارتباط باشید تا موانع را بتوانید برطرف کنید. می توانید نظرات و سوالات خود را در قسمت نظرات برایمان یادداشت کنید تا در اسرع وقت پاسخگو باشیم.
مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان