لیلا 15 سال دارد و در سال دوم دبیرستان تحصیل می کند. بسیار کم رو و گوشه گیر است، اکثر اوقات خود را در تنهایی می گذراند، در طول دوران مدرسه به سختی توانسته است دوستی پیدا کند. از نظر عملکرد درسی ضعیف است، در انجام کارها نافرمانی و لجبازی می کند و وقتی علت این رفتار را از او میپرسند، می گوید فردی او را وادار به انجام کارهای بد می کند. گاهی برای مدت طولانی به یک نقطه خیره می شود، غالباً حرف نمیزند. لیلا احساس می کند خواهرش سعی دارد به او آسیب برساند. او در تابستان گذشته به طور مکرر دربارهی کشتن خود صحبت کرده است.
در برخی از مراحل رشدی ممکن است کودکان با اختلالات روانی روبرو شوند. رفتارهایی که در یک سن، طبیعی هستند ممکن است در سن دیگر نابهنجار تشخیص داده شود. به ندرت یک کودک کم سن و سال تجارب عجیبی مثل شنیدن صداهایی را گزارش می کند که این صداها در سنین بعدی نابهنجار تلقی می شوند. متخصصان، یک الگوی پایداری از چنین رفتارهایی را جست و جو می کنند. اگر یک کودک صداهایی را بشنود که چیزهای زیان آوری را می گوید، صداهایی را بشنود که باهم گفت و گو می کنند، چیزهای ترسناکی مثل مارها، عنکبوت ها و شبح را ببیند که واقعی نیستند و علاقهای به برقراری ارتباط نداشته باشد، وجود چنین رفتارهایی می تواند نشانه های اسکیزوفرنی باشد که یک شکل مزمن و ناتوان کننده از بیماری روانی است. کودکان نیز ممکن است هم چون بزرگسالان مبتلا به اسکیزوفرنی شوند، بسیاری از کودکان اسکیزوفرنیک در سالهای پایین تر عمر، قبل از آنکه پاسخ های هیجانی مناسبی داشته باشند؛ هذیان ها و یا توهم هایی را تجربه می کنند. ممکن است این کودکان جریان های فکری منظمی را نشان دهند. به خصوص در مراحل اولیه ی این بیماری ممکن است آن ها گیج و حیران به نظر برسند.
نشانههای مرضی اسکیزوفرنی دوره ی کودکی قبل از بلوغ آشکار می شود. این حالت ممکن است با رفتارهای اوتیستیک و غیر معمول ( مانند خیره شدن، حالت بدنی خاص به خود گرفتن مثل یک مجسمه و در خود ماندگی و ….)، کناره گیری از فعالیت های اجتماعی و تأخیر در ظهور بلوغ مشخص گردد.
اسکیزوفرنی کودکی و بزرگسالی در بسیاری از جنبه ها به هم شبیه هستند؛ مثلاً مشکل در برقراری رابطه با اشخاص، رفتار و عاطفه نامنظم، آشفتگی زبان و گفتار، هذیان و توهم و کارکرد ضعیف در حوزه های اجتماعی/ شغلی در هر دو مشترک است. البته تفاوت هایی هم بین اسکیزوفرنی کودکی و بزرگسالی وجود دارد ؛ مثلاً ضعف قدرت در سخن گفتن و یا عدم اکتساب اولیه ی آن که موجب نقص و نارسایی های مراحل بالاتر می شود، در اسکیزوفرنی کودکی وجود دارد؛ و همچنین عقب ماندگی ذهنی نیز در بین کودکان دچار اسکیزوفرنی شایع است. علی رغم این تصویر واضح در تشخیص اسکیزوفرنیا، مشکل اساسی از این جا ناشی می شود که تصور کودکان از واقعیت ها در طول رشد طبیعی تغییر می کند و تصور بالغانه از واقعیت ها فقط در سنین بالا کسب می شود. بدین ترتیب بسیاری از کودکان به شخصیت های خیالی معتقدند، که به تنهایی و در حالت عادی آن نمی تواند دلیل اختلال اسکیزوفرنیک باشد.
مشکلات بالینی
اسکیزوفرنی یک بیماری شدید روانی است که در دوران کودکی نیز اتفاق می افتاد و با وجود یک یا چند نشانه های زیر مشخص می گردد. این نشانهها که باید حداقل در یک دوره ی یک ماهه تداوم داشته باشند عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودک و نوجوان را به طور محسوسی کاهش خواهد داد.
هذیان ها و توهمات کودکان مبتلا در مقایسه با هذیان ها و توهمات بزرگسالان با شرح و بسط کمتری همراه است، و معمولا توهم های بینایی در بین کودکان مبتلا شایع تر است.
در تشخیص این اختلال باید عقاید و باورهایی که ممکن است در دوران کودکی و نوجوانی در فرهنگی علی رغم فرهنگ دیگر عادی باشد، ( مانند لولو، بختک و حتی مسایلی مثل جادوگری و یا دیدن و شنیدن صدای ائمه و پیامبران) را بخش به هنجاری از تجربه فرهنگی یا مذهبی محسوب کرد.
کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب چیزهایی غیر واقعی را میبینند و میشنوند و به عقاید پارانویایی و توهمی روی می آورند.
پس از بروز عوامل نامتناسب یا رفتار غیر عادی ممکن است ماه ها یا سال ها طول بکشد تا کودک واجد تمام ملاک های تشخیصی اسکیزوفرنی شود. کودکان مبتلا غالباً از نظر اجتماعی طرد شده، متکی به والدین و مهارتهای اجتماعی آنان محدود است. این کودکان ممکن است سابقه ای از تأثیر شاخصه های کلامی و حرکتی داشته باشند.کودکان مبتلا ممکن است همراه با ظهور نشانههای سایکوتیک پسرفت عملکرد نشان داده و یا هرگز به سطح عملکرد مورد انتظار نرسند. اختلال تفکر و بازداری فکر، از خصوصیات شایع اسکیزوفرنی کودکان است.
کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب نشانهها و مشکلات دیگری نیز دارند. نشانه های شایع عبارتند از: افسردگی، نافرمانی، مشکلات رفتاری و گرایش به خودکشی.
این بیماری روانی که معمولاً به صورت مرموز و کند شروع میشود، غالباً در اواخر دورهی نوجوانی و اوایل بزرگسالی رخ می دهد. اسکیزوفرنی دوران کودکی نسبتاً نادر است و در دوره ی نوجوانی افزایش می یابد. طبق مطالعات انجام شده انتظار می رود از هر 10 هزار کودک یک نفر به اسکیزوفرنی مبتلا شود البته میزان شیوع در جوامع شهری و روستایی و نژادهای مختلف و در بین زنان و مردان متفاوت است. مردان در دوران کودکی بیشتر به این اختلال مبتلا شده و نسبت پسران به دختران در دوره ی نوجوانی هم بیشتر است.علاوه بر این موارد اسکیزوفرنی در میان طبقات اجتماعی و اقتصادی پایین جامعه بیشتر مشاهده می شود.
عوامل مرتبط با اسکیزوفرنی
استعداد ابتلا به اسکیزوفرنی به صورت ژنتیکی از والد به کودک منتقل می شود و شروع این بیماری در اوایل دوران کودکی نشان می دهد که فرد آمادگی بیشتری برای ابتلا به این بیماری را دارد.
تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که در بستگان درجه ی یک این کودکان، میزان اختلال اسکیزوفرنی دو برابر بیشتر است. آسیب دیدن دستگاه عصبی مرکزی به دلیل مشکلات ناشی از زایمان و تولد و همچنین سوء تغذیه در دوران کودکی نیز میتواند خطر ابتلا به بیماری را تشدید نماید.
از آن جا که اسکیزوفرنی کودکی یک اختلال خانوادگی است عوامل غیر ژنتیکی هم در احتمال بروز آن مؤثر می باشند. از جمله میتوان به وجود بیماری روانی در والدین اشاره نمود که باعث ناتوانی آن ها در انجام وظایف، مسؤولیت ها و نقش واقعی خود در تربیت فرزندان می شود. علاوه بر این کودکانی که آمادگی ارثی دارند و بیش از حد با استرس ها (نظیر مرگ یکی از والدین، درگیری ها و مشاجرات خانوادگی و….) مواجه می شوند، در معرض خطر بالاتری قرار دارند. به عبارت بهتر هر اندازه رویدادهای فشار زای کمتری در زندگی کودکان و نوجوانان وجود داشته باشد و آن ها بدانند چگونه با این عوامل استرس آور برخورد نمایند، احتمال بروز این اختلال کاهش خواهد یافت. در این زمینه برخی ویژگیهای فردی مانند داشتن هوش کافی یا عامل محیطی نظیر روابط عاطفی و سالم در خانواده و حمایتهای اجتماعی از سوی نهادها و مؤسسات، نقش مهم و تعیین کنندهای در پیشگیری از بروز اسکیزوفرنی دارند.
چگونه می توانیم کمک کنیم؟
اگر چه تشخیص بیماری شدید روانی در کودکان و نوجوانان کاری بس دشوار است، اما مشاهده ی دقیق رفتارهای دانش آموزان توسط معلمان و ارجاع به موقع موارد خاص به مراکز درمانی، گام مؤثری در بهبودی آن ها تلقی می شود. پژوهش های اخیر نشان می دهد مصرف داروها نشانه های روان پریشی (توهم ها و هذیان ها) را در برخی از کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی کنترل می کند اما درمان های دارویی باید همراه با برنامههای ویژهی مدرسه، آموزش مهارتهای اجتماعی، درمان خانوادگی و خدمات توان بخشی به کار برده شود. خانواده درمانی بیشتر بر آموزش روش ها و مهارت های برقراری ارتباط و حل مسأله تأکید دارد.
مهدیه رادپور کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره خانواده
مرکز مشاوره و امور روانشناختی رهبان